کلیسای سنت آپولینار در کلاسه: شاهکاری از هنر صدر مسیحیت و بیزانس
به گزارش مجله سایه، کلیسای سنت آپولینار در کلاسه (Basilica di Sant'Apollinare in Classe)، واقع در نزدیکی شهر تاریخی راونا در ایتالیا، گواهی برجسته بر هنر و معماری صدر مسیحیت و بیزانس است. وضعیت حفاظتی استثنایی آن، بهویژه موزاییکهای درخشانش، نگاهی عمیق به شور معنوی و هنری قرن ششم میلادی ارائه میدهد. اهمیت فرهنگی جهانی آن با ثبت در فهرست میراث جهانی یونسکو در سال 1996، به عنوان بخشی از مجموعه «بناهای صدر مسیحیت راونا» تأیید شده است. این عنوان آن را به عنوان «نمونهای برجسته از بازیلیکای صدر مسیحیت در خلوص و سادگی طرح و استفاده از فضا و در شکوه تزئیناتش» به رسمیت میشناسد.

موقعیت جغرافیایی و تاریخی این باسیلیکا در کلاسه، که در اصل بندری حیاتی برای رومیان بود، برای درک اهمیت اولیه آن اساسی است. نام «در کلاسه» مستقیماً به موقعیت آن در «کلاسیس»، واژه لاتین برای «ناوگان» اشاره دارد و بر ارتباط آن با بندر نیروی دریایی روم تأکید میکند. نقش راونا به عنوان پایتخت امپراتوری به این معنا بود که بندر آن یک گره حیاتی برای تبادلات نظامی، تجاری و فرهنگی بود. ساخت چنین بنای مذهبی مهمی در این منطقه فعال، نشاندهنده تمایل به نمایش اقتدار کلیسایی و امپراتوری در یک منطقه بسیار قابل مشاهده و استراتژیک است. رسوبگذاری طبیعی بعدی و حرکت خط ساحلی به سمت شرق محیط اطراف آن را دگرگون کرد، بر ارتباط مستقیم دریایی آن تأثیر گذاشت و به فضای آرامتر کنونی آن کمک کرد. این تکامل فیزیکی، تغییرات گستردهتر تاریخی و محیطی را که بر شهرهای ساحلی باستانی تأثیر گذاشته است، منعکس میکند. بنابراین، باسیلیکا در یک مرکز پویا و قدرتمند جهان رومی/بیزانسی طراحی و ساخته شد و فضای نسبتاً منزویتر کنونی آن، نتیجه مستقیم تغییرات طولانیمدت محیطی است که بر قابلیتهای استراتژیک بندر کلاسه نیز تأثیر گذاشت و نشان میدهد که چگونه تاریخ بشر با فرآیندهای طبیعی در هم تنیده است.
برای دریافت مشاوره و خدمات تخصصی گردشگری و سفر به سراسر دنیا با مجری مستقیم تورهای مسافرتی و گردشگری همراه باشید.
این باسیلیکا صرفاً یک شگفتی معماری نیست، بلکه سندی تاریخی است که بازتابدهنده تعامل پیچیده جریانهای مذهبی، سیاسی و هنری است که راونا را در دوران تصدی خود به عنوان شهری محوری در جهان اواخر روم و بیزانس شکل داد. این کلیسا که به سنت آپولینار، اولین اسقف راونا و شهید راه ایمان تقدیم شده است، ذاتاً با روایت بنیادین مسیحیت در منطقه پیوند خورده و به عنوان زیارتگاهی عظیم برای قدیس حامی خود عمل میکند. گنجاندن سنت آپولینار در کلاسه در فهرست میراث جهانی یونسکو به صورت یک مجموعه، شامل هشت بنای تاریخی ، تأکید میکند که ارزش هنری و تاریخی آن زمانی که به عنوان بخشی از شکوفایی متمرکز فرهنگ صدر مسیحیت در راونا طی قرون پنجم و ششم در نظر گرفته شود، دوچندان میشود. تمام این سازهها عمدتاً به قرون پنجم و ششم تعلق دارند که نشاندهنده دوره خاصی از تولید هنری شدید و با کیفیت بالا است. در نتیجه، باسیلیکا یک پدیده منزوی نیست، بلکه جزء حیاتی یک بافت شهری منحصربهفرد از هنر و معماری مسیحی است. اهمیت کامل آن زمانی آشکار میشود که در گفتگو با مکانهای معاصر راونا مانند باسیلیکای سان ویتاله، آرامگاه گالا پلاچیدیا و سنت آپولینار نو مطالعه شود، که همگی به درک این «عصر طلایی» راونا کمک میکنند. این مقاله با هدف بررسی اهمیت چندوجهی سنت آپولینار در کلاسه، به بررسی زمینه تاریخی، نوآوریهای معماری، نمادگرایی عمیق موزاییکها، زندگی قدیس حامی آن و میراث ماندگار آن در تاریخ هنر میپردازد.
زمینه تاریخی و تأسیس باسیلیکا
راونا و بندر کلاسه در قرن ششم میلادی
مسیر سیاسی راونا پویا بود: از سال 402 میلادی به عنوان پایتخت امپراتوری روم غربی خدمت کرد، سپس پایتخت پادشاهی استروگوتها تحت حکومت تئودوریک شد و متعاقباً در سال 540 میلادی توسط امپراتوری بیزانس فتح شد و به مرکز اکسارکات راونا تبدیل گشت. این دوره از حکومت بیزانس، که طی آن سنت آپولینار در کلاسه تکمیل و تقدیس شد، برای توسعه هنری شهر حیاتی بود و ترکیبی منحصربهفرد از سنتهای مسیحی غربی و شرقی را پرورش داد. کلاسه، که نامش از واژه لاتین «کلاسیس» (ناوگان) گرفته شده است، بندر باستانی راونا بود و به طور استراتژیک بخش قابل توجهی از نیروی دریایی روم را در خود جای داده بود. نقش آن به عنوان دروازه دریایی، ارتباطات، تجارت و تبادل فرهنگی با قسطنطنیه و سایر بخشهای مدیترانه را تسهیل میکرد و آن را به منطقهای پرجنبوجوش و جهانوطنی تبدیل کرده بود. در زمان ساخت باسیلIKA، کلاسه در ساحل قرار داشت؛ از آن زمان خط ساحلی به دلیل تجمع رسوبات حدود 9 کیلومتر عقبنشینی کرده است.
قرن ششم در راونا با تحولات مذهبی قابل توجهی همراه بود، از جمله تثبیت مسیحیت ارتدوکس خلقیدونی پس از فتح مجدد بیزانس، که هدف آن جایگزینی آریانیسم بود که قبلاً مورد علاقه استروگوتها بود. شمایلنگاری سنت آپولینار در کلاسه، بهویژه موزاییکهای آن، با تأیید آموزههای ارتدوکس، مانند طبیعت دوگانه مسیح، در مخالفت با باورهای آریانی، در این زمینه الهیاتی نقش داشت. برنامه ساختمانی جاهطلبانه در راونا در اواسط قرن ششم، از جمله سنت آپولینار در کلاسه و سان ویتاله، را میتوان به عنوان یک استراتژی عمدی امپراتوری بیزانس برای تثبیت بصری و اعتقادی اقتدار خود بر قلمرو تازه فتح شده تفسیر کرد. این بناها به عنوان نمادهای قدرتمند پیروزی ارتدوکس و حضور امپراتوری عمل میکردند و به طور مؤثری شهر را پس از دههها حکومت آریانی استروگوتها «دوباره تقدیس» میکردند. راونا تا زمان فتح آن توسط امپراتوری بیزانس (مسیحی ارتدوکس) در سال 540 میلادی تحت حکومت استروگوتها (مسیحی آریانی) بود. باسیلیکای سنت آپولینار در کلاسه حدود سالهای 532-538 میلادی سفارش داده شد و در سال 549 میلادی تقدیس شد ، اندکی پس از تسلط بیزانس. موزاییکهای آن حاوی بیانیههای الهیاتی صریح در مقابله با آریانیسم است (به عنوان مثال، تأیید طبیعت الهی و انسانی مسیح). مقیاس، غنا و ارتباطات هنری امپراتوری این کلیساهای جدید (سان ویتاله نمونه بارز دیگری است که توسط اسقف ماکسیمیان نیز تقدیس شده و توسط ژولیانوس آرژنتاریوس تأمین مالی شده است) برای تحت تأثیر قرار دادن و اعمال سلطه طراحی شده بودند. بنابراین، ساخت سنت آپولینار در کلاسه صرفاً یک عمل عبادی مذهبی نبود، بلکه ابزاری پیچیده از سیاست سیاسی و فرهنگی نیز بود. هدف آن ادغام محکم راونا در حوزه نفوذ بیزانس، ترویج ایدئولوژی امپراتوری و یکنواختی مذهبی بود، در حالی که همزمان قداست محلی را از طریق وقف آن به سنت آپولینار جشن میگرفت.
بانیان و ساخت کلیسا
ابتکار ساخت باسیلیکا به اسقف اورسیکینوس (که حدود سالهای 532/535-536/538 میلادی حکومت میکرد) نسبت داده میشود. او دستور آغاز کار را در ابتدای قرن ششم صادر کرد. کلیسا رسماً در 9 مه 549 میلادی توسط اسقف ماکسیمیان تقدیس شد. ماکسیمیان، شخصیتی کلیدی در تاریخ کلیسایی راونا، باسیلیکای سان ویتاله را نیز تقدیس کرد، که نقش تأثیرگذار او را در این دوره از تحکیم بیزانس برجسته میکند.
شخصیت محوری در تحقق این پروژه بزرگ، ژولیانوس آرژنتاریوس (ژولیان بانکدار)، یک بانکدار ثروتمند رومی بود که بودجه قابل توجهی را برای ساخت سنت آپولینار در کلاسه و همچنین سان ویتاله تأمین کرد. اصطلاح «آرژنتاریوس» طیف وسیعی از فعالیتهای بانکی را نشان میداد و ثروت هنگفت ژولیانوس و حمایت او از ساختمانهای اصلی کلیسایی، نشاندهنده موقعیت اجتماعی و احتمالاً سیاسی قابل توجه او در راونا است. هر دو کلیسای سنت آپولینار در کلاسه و سان ویتاله به طور قابل توجهی از آجرهای قرمز نازک و بلند یکسانی استفاده کردهاند. حمایت مالی دوگانه ژولیانوس آرژنتاریوس برای هر دو کلیسای سنت آپولینار در کلاسه و سان ویتاله، نشاندهنده یک کمپین بسیار سازمانیافته و با بودجه مناسب برای ساخت کلیساهای عظیم در راونا تحت حکومت اولیه بیزانس است. این امر حاکی از اتحاد استراتژیک بین قدرت مالی (ژولیانوس)، رهبری کلیسایی (اسقفهای اورسیکینوس و ماکسیمیان) و احتمالاً حمایت امپراتوری برای تغییر شکل منظر مقدس راونا است. ژولیانوس آرژنتاریوس به صراحت به عنوان تأمینکننده مالی هر دو کلیسای سنت آپولینار در کلاسه و سان ویتاله نام برده شده است. این دو از مهمترین بناهای دوره بیزانس در راونا هستند که توسط همان اسقف، ماکسیمیان، در یک بازه زمانی کوتاه تقدیس شدهاند. مقیاس این پروژهها به منابع عظیمی نیاز داشت که ژولیانوس، به عنوان یک بانکدار ثروتمند ، میتوانست تأمین کند. چنین حمایتهای مالی گستردهای اغلب شامل افرادی با روابط نزدیک با مقامات حاکم یا کسانی بود که به دنبال کسب لطف و نفوذ بودند. بنابراین، ژولیانوس آرژنتاریوس چیزی بیش از یک اهداکننده مؤمن بود؛ او احتمالاً یک تسهیلکننده کلیدی پروژه امپراتوری بیزانس در راونا بود. قدرت مالی او امکان ایجاد این نمادهای ماندگار ایمان ارتدوکس و حضور فرهنگی بیزانس را فراهم کرد، که نشاندهنده همکاری پیچیدهای برای دستیابی به اهداف مذهبی و سیاسی است.
نقش اسقف ماکسیمیان در تقدیس این باسیلیکاهای بزرگ، همراه با تصویر برجسته او در موزاییکهای سان ویتاله در کنار امپراتور ژوستینیان و امپراتریس تئودورا، بر تلاش هماهنگ برای مشروعیت بخشیدن و ارتقای اقتدار اسقف راونا در ساختار کلیسایی بیزانس تأکید میکند. ماکسیمیان هر دو کلیسای سنت آپولینار در کلاسه و سان ویتاله را تقدیس کرد. شمایلنگاری در سنت آپولینار در کلاسه، بهویژه تصویر سنت آپولینار، برای مشروعیت بخشیدن به موقعیت خود ماکسیمیان به عنوان جانشین در خط اسقفی محترم راونا در نظر گرفته شده بود. حضور بصری او در پانلهای امپراتوری در سان ویتاله مستقیماً او را با بالاترین رده قدرت بیزانس مرتبط میکند. بنابراین، مراسم تقدیس به رهبری ماکسیمیان، تأیید عمومی قدرت و ارتدوکسی کلیسا بود. ماکسیمیان با نظارت بر این پروژههای عظیم و اطمینان از همسویی الهیاتی آنها با سیاست امپراتوری بیزانس، اقتدار خود و اسقفنشین راونا را مستحکم کرد و آن را به عنوان یک مرکز کلیسایی مهم در ایتالیای بیزانس قرار داد، شاید حتی به دنبال درجهای از خودمختاری یا وضعیت ویژه بود، همانطور که بعدها با اعطای موقت خودمختاری به اسقف اعظم راونا اشاره شد.
باسیلیکا بر روی یک قبرستان مسیحی از پیش موجود و احتمالاً بر روی یک گورستان پاگانی حتی قدیمیتر ساخته شده است، همانطور که با استفاده مجدد از برخی سنگ قبرهای باستانی در ساخت آن مشهود است. این عمل تقدیس یا مسیحی کردن مکانهایی با ارتباطات مقدس یا تدفینی قبلی، در دوره صدر مسیحیت رایج بود.
وقف کلیسا به سنت آپولینار
باسیلیکا با شکوه و جلال به سنت آپولینار، که به عنوان اولین اسقف راونا و کلاسه و شهید راه ایمان مورد احترام است، وقف شد. این وقف بسیار مهم بود، زیرا این بنای جدید و باشکوه را به ریشههای مسیحیت در منطقه متصل میکرد. بقایای مقدس سنت آپولینار در داخل باسیلیکا نگهداری میشد و آن را به یک مرکز عبادی مهم و مقصدی برای زائران تبدیل میکرد. حضور بقایای قدیس، اعتبار معنوی عظیمی به کلیسا میبخشید. گفته میشود یک محراب باستانی در وسط صحن، محل شهادت قدیس را پوشش میدهد.
وقف به سنت آپولینار و نگهداری بقایای او در این باسیلیکای جدید و باشکوه، اقدامی عمدی برای استقرار کلیسای دوره بیزانس راونا در یک سنت رسولی محلی عمیقاً ریشهدار بود. این امر قداست و جایگاه کلیسایی راونا را، بهویژه در ارتباط با سایر مراکز مهم مسیحی، افزایش داد. سنت آپولینار به طور سنتی اولین اسقف راونا، شاگرد سنت پیتر و یک شهید محسوب میشود. باسیلیکا در نزدیکی یا بر روی محل دفن مشهور او ساخته شد. انتقال و نگهداری بقایای او باسیلیکا را به کانون پرستش او تبدیل کرد. جشن بصری برجسته سنت آپولینار در موزاییک محراب این ارتباط را بیشتر مستحکم کرد. بنابراین، کلیسای راونا با حمایت از قدیس بنیانگذار و شهید خود از طریق چنین ساختار عظیمی، مشروعیت تاریخی و اقتدار معنوی خود را تثبیت کرد. این امر بهویژه در دورهای از تغییر وفاداریهای سیاسی و بحثهای الهیاتی مهم بود و به راونا اجازه میداد تا هویت متمایز و محترمی را در جهان گستردهتر مسیحیت ایجاد کند و از ارتباطات رسولی خود (از طریق سنت پیتر از طریق آپولینار) برای تقویت اعتبار خود استفاده کند.
جدول زمانی رویدادهای کلیدی کلیسای سنت آپولینار در کلاسه
تاریخ/دوره (Date/Period) | رویداد کلیدی (Key Event) |
---|---|
حدود 532-538 میلادی (c. 532-538 AD) | آغاز ساخت کلیسا به دستور اسقف اورسیکینوس (Start of construction under Bishop Ursicinus) |
9 مه 549 میلادی (May 9, 549 AD) | تقدیس کلیسا توسط اسقف ماکسیمیان (Consecration by Bishop Maximian) |
قرن ششم میلادی (6th Century) | خلق موزاییکهای اصلی محراب و طاق نصرت (Creation of original apse and triumphal arch mosaics) |
قرن هفتم میلادی (7th Century) | افزودن پانلهای موزاییکی جانبی در محراب (Addition of side mosaic panels in the apse) |
قرن هشتم میلادی (8th Century) | تعمیر نورگیرخانه (Clerestory repaired) |
اواسط قرن نهم میلادی (Mid-9th Century) | بالا بردن محراب و ساخت سرداب برای بقایای سنت آپولینار (Apse raised and crypt created for St. Apollinaris's relics) |
قرن نهم/دهم میلادی (9th/10th Century) | افزودن برج ناقوس مدور (Addition of the round bell tower) |
1449 یا 1450 میلادی (1449 or 1450 AD) | برداشتن سنگهای مرمر دیوارها توسط سیگیسموندو مالاتستا؛ تخریب احتمالی موزاییکهای صحن (Removal of marbles by Sigismondo Malatesta; possible destruction of nave mosaics) |
قرن هجدهم میلادی (18th Century) | افزودن نقاشیهای دیواری و گچبری به صحن کلیسا (Addition of frescoes and stucco work in the nave) |
اوایل قرن بیستم (Early 20th Century) | مرمتهای کورادو ریچی (Restorations by Corrado Ricci) |
1960 میلادی (1960 AD) | ارتقا به رتبه باسیلیکای کهین توسط پاپ ژان بیست و سوم (Elevated to Minor Basilica status by Pope John XXIII) |
1996 میلادی (1996 AD) | ثبت در فهرست میراث جهانی یونسکو (Inscribed on UNESCO World Heritage List) |
سنت آپولینار: اولین اسقف راونا و شهید راه ایمان
زندگینامه و رسالت سنت آپولینار
سنت بر این است که سنت آپولینار اهل انطاکیه (آنتالیای امروزی، ترکیه) و از شاگردان مستقیم سنت پطرس رسول بوده است. گفته میشود که سنت پطرس او را به عنوان اولین اسقف راونا منصوب کرده و او را برای بشارت شهر و منطقه آن، احتمالاً در دوران سلطنت امپراتور کلودیوس (41-54 میلادی)، فرستاده است. خدمت او در راونا با معجزات متعددی مشخص شد، از جمله شفای بیماران (مانند پسر سرباز ایرنئوس، تکلا همسر تریبون، و زنده کردن دختر روفینوس از مرگ) و جنگیری، که منجر به گرویدن بسیاری به مسیحیت شد. با وجود این موفقیتها، او با آزار و اذیت بیوقفه از سوی مقامات پاگانی و کاهنان بتها مواجه بود. گزارش شده است که او مورد ضرب و شتم قرار گرفته، مجبور به راه رفتن بر روی زغالهای داغ شده (که به طور معجزهآسایی به او آسیبی نرساند)، زندانی شده و چندین بار تبعید شده است.
ابهام تاریخی در مورد جدول زمانی دقیق زندگی او وجود دارد. در حالی که بسیاری از روایات او را در قرن اول میلادی قرار میدهند، منابع دیگر نشان میدهند که او ممکن است در قرن دوم میلادی زندگی کرده و در دوران سلطنت امپراتور سپتیمیوس سوروس به شهادت رسیده باشد. روز جشن او نیز متفاوت بوده است، قبلاً 23 ژوئیه بود، اما اکنون اغلب در تقویم کاتولیک در 20 ژوئیه برگزار میشود. تأکید مداوم در زندگینامهها بر ارتباط مستقیم سنت آپولینار با سنت پطرس (شاگرد او، منصوب شده توسط او) ادعایی قدرتمند از تبار رسولی و اقتدار کلیسایی راونا بود. این روایت به طور استراتژیک کلیسای راونا را در جهان گستردهتر مسیحیت، بهویژه در تعاملات خود با رم و قسطنطنیه، قرار میداد. منابع متعددی سنت آپولینار را به عنوان شاگرد سنت پطرس برجسته میکنند. این سنت به طور مؤثری به راونا یک بنیاد رسولی میبخشد و ریشههای آن را به شاهزاده رسولان بازمیگرداند. Passio Sancti Apollinaris، یک متن کلیدی زندگینامهای از قرن هفتم ، نقش مهمی در تدوین و انتشار این روایت ایفا کرد. برخی از محققان معتقدند که این امر ممکن است تا حدی ناشی از تمایل به تقویت استقلال راونا از رم بوده باشد. اذعان پاپ گریگوری کبیر به مقبره سنت آپولینار به عنوان مکانی برای اعمال توبهای مهم نشاندهنده احترام زیادی است که قدیس و پرستش او حتی از سوی رم برخوردار بودند. بنابراین، داستان زندگی سنت آپولینار سنگ بنای هویت مذهبی راونا و ابزاری در دیپلماسی کلیسایی شد. راونا با تأکید بر ارتباط پطرسی خود، میتوانست میراث برجستهای را ادعا کند که از برجستگی آن به عنوان یک اسقفنشین بزرگ حمایت میکرد، بهویژه در دورههایی که پایتخت سرزمینهای روم غربی، استروگوت یا بیزانس بود. باسیلیکای حامل نام او تجسم یادمانی این ادعای رسولی شد.
شهادت و اهمیت او برای جامعه مسیحی اولیه
پس از آزمایشها و فرارهای متعدد، سنت آپولینار سرانجام به شهادت رسید، احتمالاً در کلاسه، بندر راونا. روایات بیان میکنند که او به قدری توسط نگهبانان مورد ضرب و شتم قرار گرفت که هفت روز بعد در حالی که پیروان خود را به پایداری در ایمان تشویق میکرد، درگذشت. به عنوان بنیانگذار کلیسای راونا، سنت آپولینار به عنوان «چوپان خوب» مورد احترام است که با جدیت جامعه نوپای مسیحی را در منطقه پرورش داد. اعتراف تزلزلناپذیر او به ایمان در مواجهه با آزار و اذیت، او را به الگویی از قداست و غیرت رسولی تبدیل کرد. پرستش او به طور گستردهای گسترش یافت. او به عنوان حامی در برابر بیماریهایی مانند نقرس و صرع خوانده میشود و همچنین حامی شراب محسوب میشود. او قدیس حامی اصلی راونا است و پرستش او به سایر شهرهای اروپایی، از جمله دوسلدورف، آلمان، که او را نیز به عنوان حامی خود میشناسد، گسترش یافت.
یادگارها و بقایای مقدس
پس از شهادت، جسد سنت آپولینار در نزدیکی دیوارهای شهر کلاسه به خاک سپرده شد. باسیلیکای سنت آپولینار در کلاسه بعدها بر روی یا نزدیک این محل دفن ساخته شد و بقایای مقدس او در آنجا نگهداری شد و آن را به کانون پرستش او تبدیل کرد. در سال 856 میلادی، به دلیل تهدید حملات دزدان دریایی از دریای آدریاتیک، بخش اصلی بقایای او از باسیلیکای سنت آپولینار در کلاسه که بیشتر در معرض خطر بود، به باسیلیکای سنت آپولینار نو، واقع در دیوارهای امنتر شهر راونا، منتقل شد. این کلیسای اخیر در آن زمان به افتخار او تغییر نام داد. بخشهایی از بقایای او، بهویژه سر و دست راست او، در کلیسای جامع راونا نگهداری و مورد احترام قرار میگیرد و در یک صندوقچه برنزی و کریستالی نگهداری میشود که بهویژه در روز جشن او به نمایش گذاشته میشود. جابجاییهای تاریخی بقایای سنت آپولینار نشاندهنده تغییر مناظر سیاسی و امنیتی راونا و اطراف آن است. این انتقالها منعکسکننده نگرانیهای عملی برای ایمنی این اشیاء بسیار مورد احترام است که برای هویت معنوی و مدنی شهر حیاتی بودند.
ویژگیهای معماری
طرح کلی و سبک
باسیلیکای سنت آپولینار در کلاسه نمونهای برجسته از بازیلیکای صدر مسیحیت است که خلوص و سادگی طرح و استفاده از فضا را به نمایش میگذارد. این کلیسا یک طرح بازیلیکایی استاندارد با یک صحن مرکزی و دو راهروی جانبی دارد. معماری آن نشاندهنده گذار از سبک کلاسیک رومی به طراحی صدر مسیحیت است که عناصر سنتی رومی مانند ستونها و طاقها را با اشکال جدیدی که بر معنویت تأکید دارند، ترکیب میکند. تأثیرات هنر بیزانسی نیز در آن مشهود است و آن را به یک بنای مهم معماری اواخر روم باستان، معماری اولیه کلیسا و هنر بیزانس تبدیل کرده است. انتخابهای طراحی معماری در سنت آپولینار در کلاسه، مانند محور طولی قوی، استفاده از نورگیرخانه برای روشنایی و جداسازی فضاها از طریق رواقها، همگی در خدمت تقویت سلسله مراتب معنوی و تسهیل عملکرد عبادی بودهاند. محور مستقیم از ورودی به محراب، حرکت نمادین به سوی امر مقدس را هدایت میکرد، در حالی که ارتفاع صحن و نور فراوان، فضایی متعالی ایجاد میکرد. راهروهای جانبی امکان حرکت процессиونی را فراهم میکردند که بخش مهمی از آیینهای صدر مسیحیت بود.
نمای خارجی
نمای خارجی باسیلیکا با ساختار آجری باشکوه خود مشخص میشود. این نما دارای یک سردر بزرگ با دو پایه ساده و یک پنجره سهدهانه با ستون میانی است. سادگی و بیآلایشی نمای آجری بیرونی، بازتابدهنده خشونت دنیای بیرون است، در حالی که فضای داخلی با تزئینات غنی، نمادی از روح است. نارکست (دهلیز ورودی) و ساختمانی که در سمت راست ورودی قرار دارد، الحاقات بعدی به ساختار اصلی هستند.
برج ناقوس (کامپانیله)
در کنار کلیسا، یک برج ناقوس مدور و زیبا از قرن نهم (یا اواخر قرن دهم) با پنجرههای ستوندار قرار دارد. این برج ناقوس که بلندترین برج ناقوس راونا محسوب میشود ، نمونه اولیهای از کاربرد تزئینی مایولیکا (نوعی سفال لعابدار رنگی) در ایتالیا است. این برج با ارتفاع بیش از 37 متر، با پنجرههای دوقلو و سهقلو پراکنده شده است.
فضای داخلی
صحن و راهروهای جانبی: فضای داخلی کلیسا وسیع و پرنور است و شامل یک صحن مرکزی بلند با سقف شیروانی و دو راهروی جانبی است. صحن شامل 24 ستون از سنگ مرمر یونانی است. سرستونهای کندهکاری شده این ستونها، برگهای کنگر (آکانتوس) را به تصویر میکشند که به طور منحصربهفردی پیچ خوردهاند، گویی در اثر وزش باد به این حالت درآمدهاند. این سرستونهای «برگ کنگر در باد» به عنوان یک امضای هنری منحصربهفرد برای این باسیلیکا عمل میکنند و مهارت و حساسیت هنرمندانی را که روی این بنا کار کردهاند، نشان میدهند. این جزئیات طبیعیگرایانه، که با سنتهای رسمیتر هنر بیزانسی در تضاد است، ممکن است نشاندهنده تأثیرات محلی یا تمایل به القای حس پویایی و زندگی در فضای مقدس باشد. شاعر تی. اس. الیوت نیز در شعر خود به این سرستونها اشاره کرده است. طاقهایی که از بالای سرستونها شروع میشوند، رواقهای باشکوهی را تشکیل میدهند که به طور ریتمیک به سمت محراب پیش میروند. این رواقها کلیسا را به سه راهرو تقسیم میکنند: صحن مرکزی وسیع و دو راهروی جانبی که هر کدام دقیقاً نصف عرض صحن هستند. دیوارهای جانبی صحن که اکنون خالی هستند، زمانی با موزاییکهای باشکوهی پوشیده شده بودند که احتمالاً توسط ونیزیها در سال 1449 تخریب شدند. نقاشیهای دیواری محو شده که برخی از اسقفهای اعظم راونا را به تصویر میکشند، به قرن هجدهم تعلق دارند.
محراب (آپسیس): کلیسا با یک محراب چندضلعی در نمای خارجی و نیمدایره در نمای داخلی به پایان میرسد که در کنار آن دو نمازخانه با محرابهای کوچکتر قرار دارد. محراب، کانون معماری کلیسا است و محراب اصلی را که کشیشان در آن مراسم عشای ربانی را انجام میدادند، در خود جای میدهد.
استفاده از نور: با وجود اندازه بزرگ، فضای داخلی سنت آپولینار در کلاسه به خوبی توسط نور طبیعی که از پنجرههای بزرگ نورگیرخانه (کلرستوری) واقع در بالای دیوارهای مرکزی بر فراز صحن وارد میشود، روشن میشود. کلیسا همچنین دارای پنجرههای اضافی در امتداد دیوارهای جانبی و محراب است. این ردیف پنجرهها به طور بصری بر محوریت و تقارن طرح تأکید میکنند و فضا را به صورت جانبی گسترش میدهند. نور، چه طبیعی و چه مصنوعی، جزء مهمی از کلیساهای صدر مسیحیت بود. عبادتکنندگان از طریق نارکست تاریکتر در انتهای غربی کلیسا وارد میشدند و به سمت محراب درخشان در انتهای شرقی حرکت میکردند، گویی به سوی نور حضور خدا کشیده میشدند.
موزاییکها: سمفونی نور و نماد
ویژگیهای کلی و اهمیت
باسیلیکای سنت آپولینار در کلاسه در سراسر جهان به خاطر موزاییکهایش که از قرن ششم میلادی خلق شدهاند، شناخته شده است. محراب و طاق نصرت آن یکی از بزرگترین سطوح موزاییکی باقیمانده از دوران باستان را در خود جای دادهاند. این موزاییکها نمونههای برجستهای از هنر بیزانسی هستند و به دلیل اهمیت الهیاتی و هنری خود بسیار مورد توجه قرار گرفتهاند. استفاده از قطعات کوچک شیشه و سنگ رنگی (تسرا) برای ایجاد تصاویر درخشان، بهویژه با پسزمینههای طلایی، مشخصه این دوره است و فضایی اثیری و متعالی را در داخل باسیلیکا ایجاد میکند.
موزاییکهای طاق نصرت
طاق نصرت با موزاییکهای نمادین غنی تزئین شده است. بخش بالایی، مسیح را در داخل یک مدالیون به تصویر میکشد. در طرفین مدالیون، در میان دریایی از ابرها، نمادهای بالدار چهار انجیلنگار قرار دارند: عقاب (یوحنا)، مرد بالدار (متی)، شیر (مرقس) و گوساله (لوقا). بخش پایینی طاق، دیوارهایی را نشان میدهد که با جواهرات گرانبها تزئین شدهاند و دوازده بره (نماد دوازده رسول) از آنها خارج میشوند. در طرفین طاق، دو درخت نخل به تصویر کشیده شدهاند که در نمادگرایی کتاب مقدس، نشاندهنده عدالت هستند؛ در زیر آنها فرشتگان مقرب میکائیل و جبرائیل، همراه با نیمتنه سنت متی و یک قدیس ناشناس دیگر قرار دارند.
موزاییکهای محراب
تزئینات محراب به قرن ششم میلادی بازمیگردد و میتوان آن را به دو بخش اصلی تقسیم کرد :
بخش بالایی (تجلی مسیح): در این بخش، یک دیسک بزرگ آسمانی پرستاره را در بر میگیرد که در آن یک صلیب جواهرنشان قرار دارد. بر فراز صلیب، دستی از میان ابرها بیرون آمده که نماد «دست خدا» است. در طرفین دیسک، پیکرههای الیاس و موسی قرار دارند. سه بره در بخش پایینی این قسمت بالایی، نماد قدیسین پطرس، یعقوب و یوحنا هستند و به تجلی عیسی در کوه تابور اشاره دارند. این تصویرسازی از تجلی، با نمایش نمادین مسیح به شکل صلیب جواهرنشان به جای یک پیکر انسانی، در هنر صدر مسیحیت منحصربهفرد است. این انتخاب هنری بر جنبه الهی و پیروزمندانه مسیح تأکید دارد و از تصویرسازیهای رواییتر که بعدها رایج شد، فاصله میگیرد. صلیب، که با جواهرات گرانبها تزئین شده و در مرکز یک دایره آبی پرستاره قرار گرفته، نمادی از پیروزی مسیح بر مرگ و کیهان است. حضور موسی و الیاس، که در تجلی واقعی حضور داشتند، و سه بره نمادین برای رسولان، ارتباط با روایت انجیل را حفظ میکند، اما تمرکز بر معنای الهیاتی و کیهانی رویداد است تا بازنمایی صرف آن.
بخش پایینی (سنت آپولینار و گلهاش): این بخش درهای سرسبز با صخرهها، بوتهها، گیاهان و پرندگان را به تصویر میکشد. در مرکز این منظره، پیکره سنت آپولینار قرار دارد که در حال دعا به درگاه خدا برای اعطای فیض به مؤمنانش، که با دوازده بره سفید نمادپردازی شدهاند، به تصویر کشیده شده است. دوازده بره در اینجا، هم به دوازده رسول و هم به طور کلی به جامعه مسیحی تحت هدایت اسقف خود اشاره دارند.
پانلهای جانبی و پرترههای اسقفها: در فضاهای بین پنجرههای محراب، چهار اسقف که کلیساهای اصلی راونا را تأسیس کردند، به تصویر کشیده شدهاند: اورسیچینوس، اورسوس، سوروس و اکлеزیوس، که هر کدام کتابی در دست دارند. در طرفین محراب دو پانل از قرن هفتم قرار دارد: پانل سمت چپ، که تا حد زیادی مرمت شده است، امپراتور بیزانس کنستانتین چهارم را نشان میدهد که امتیازاتی را به نماینده اسقف اعظم راونا اعطا میکند. پانل سمت راست، ابراهیم، هابیل و ملکیصدق را در اطراف یک محراب نشان میدهد که بر روی آن قربانی به خدا تقدیم میکنند. قرارگیری هدفمند پانل امپراتوری کنستانتین چهارم (اعطای امتیازات) و پانل قربانی عهد عتیق در کنار روایت مرکزی تجلی و سنت آپولینار، یک بیانیه پیچیده الهیاتی و سیاسی را تشکیل میدهد. پانل امپراتوری بر ارتباط نزدیک و مطلوب کلیسای راونا با قدرت امپراتوری بیزانس تأکید میکند و احتمالاً به خودمختاری کلیسای راونا اشاره دارد. پانل قربانی، با شخصیتهایی مانند ملکیصدق که پیشنمادی از کهانت مسیح و عشای ربانی است، بر اهمیت مراسم عبادی که در محراب زیر این موزاییکها انجام میشد، تأکید میکند. این ترکیب، کلیسای راونا را هم به عنوان یک نهاد وفادار به امپراتوری و هم به عنوان حافظ سنت عبادی باستانی معرفی میکند.
نمادگرایی و پیامهای الهیاتی
انتخاب موضوع در موزاییکهای محراب ارتباط نزدیکی با مبارزه علیه آریانیسم دارد، زیرا هم طبیعت الهی و هم انسانی مسیح را، که آریانیها آن را انکار میکردند، مجدداً تأیید میکند. علاوه بر این، تصویر سنت آپولینار در میان رسولان، مشروعیتبخشی به ماکسیمیان به عنوان اولین اسقف این قلمرو بود. موزاییکها همچنین به وضوح با هدف تجلیل از بنیانگذار کلیسای راونا طراحی شدهاند. صلیب جواهرنشان با 99 ستاره طلایی و نقرهای در آسمان آبی ممکن است به مَثَل گوسفند گمشده اشاره داشته باشد، که در آن چوپان 99 گوسفند خود را رها میکند تا یکی گمشده را پیدا کند، و این 99 ستاره نماد لشکریان آسمانی هستند که مسیح را در ظهور دوم او همراهی خواهند کرد.
تاریخچه بعدی و تغییرات
تغییرات عمده
در طول قرنها، باسیلیکا دستخوش تغییرات قابل توجهی شده است. احتمالاً در اواسط قرن نهم، محوطه محراب کلیسا برای ایجاد فضا برای سرداب (کریپت) که بقایای سنت آپولینار در آن قرار داده شد، بالا برده شد. این تغییر، دسترسی به بقایای قدیس را تسهیل کرد و بر اهمیت عبادی این بخش از کلیسا افزود. برج ناقوس مدور، که اکنون یکی از ویژگیهای شاخص مجموعه است، در قرن نهم یا دهم به بنا اضافه شد. در مقطعی از تاریخ، باسیلیکا دهلیز ورودی غربی (آتریوم) خود را از دست داد ؛ اگرچه در ابتدا یک چهارطاقی پیش از باسیلیکا وجود داشته است.
آسیب و غارت
باسیلیکا در طول تاریخ از آسیبها و غارتها در امان نمانده است. یکی از مهمترین موارد، در قرن پانزدهم رخ داد، زمانی که سیگیسموندو مالاتستا، فرمانروای ریمینی، پوشش مرمر دیوارهای راهروهای جانبی را برای استفاده در ساخت معبد مالاتستیانو سان فرانچسکو در ریمینی، از کلیسا جدا کرد. این اقدام، کلیسا را از بخش قابل توجهی از تزئینات اصلی خود محروم کرد. همچنین، موزاییکهای باشکوهی که زمانی دیوارهای جانبی صحن را میپوشاندند، احتمالاً در همان دوره توسط ونیزیها تخریب شدند، هرچند تزئینات موزاییکی محراب و طاق نصرت دستنخورده باقی ماندند.
مرمتها و الحاقات بعدی
باسیلیکا و موزاییکهای آن از قرون وسطی چندین دوره مرمت را پشت سر گذاشتهاند. در قرن هجدهم، دیوارهای جانبی صحن با گچبری و نقاشیهای دیواری تزئین شدند که شامل پرترههای محو شده برخی از اسقفهای اعظم راونا است. در اوایل قرن بیستم، کورادو ریچی، مورخ هنر و مرمتگر برجسته، کارهای مرمتی قابل توجهی را در باسیلیکا انجام داد که به شکلگیری ظاهر کنونی آن کمک کرد. در اکتبر 1960، پاپ ژان بیست و سوم، باسیلیکا را به رتبه باسیلیکای کهین ارتقا داد تا پیوند آن با کلیسا را تقویت کند. این دگرگونیهای فیزیکی باسیلیکا در طول زمان، منعکسکننده نیازهای متغیر عبادی، سلیقههای زیباییشناختی متفاوت در دورههای مختلف و همچنین دورههای آسیبپذیری و غارت است. هر دوره تاریخی، از ساخت سرداب برای تأکید بر پرستش بقایای مقدس گرفته تا افزودن تزئینات باروک و مرمتهای مدرن با هدف حفظ و نمایش میراث باستانی، لایهای به تاریخ پیچیده این بنا افزوده است.
اهمیت هنری و فرهنگی
نمونهای برجسته از معماری باسیلیکای صدر مسیحیت
سنت آپولینار در کلاسه به عنوان «نمونهای برجسته از باسیلیکای صدر مسیحیت در خلوص و سادگی طرح و استفاده از فضا» شناخته میشود. این بنا نمونهای از گذار سبک از معماری کلاسیک رومی به طراحی صدر مسیحیت است و بر عمودی بودن و عروج معنوی تأکید دارد. معماری آن، با صحن وسیع، راهروهای جانبی، و محراب برجسته، الگویی برای کلیساهای بعدی شد. این باسیلیکا، همراه با هفت بنای دیگر راونا، به دلیل «هنر برتر موزاییککاری» و «شواهد بینظیری که از روابط و تماسهای هنری و مذهبی در یک دوره مهم از تاریخ فرهنگی اروپا ارائه میدهند» در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است.
شاهکار هنر موزاییک بیزانسی
موزاییکهای سنت آپولینار در کلاسه از بهترین نمونههای باقیمانده این شکل هنری در اروپا به شمار میروند و به دلیل ترکیب نقوش و تکنیکهای غربی و شرقی از اهمیت ویژهای برخوردارند. این موزاییکها نه تنها به دلیل زیبایی خیرهکننده و مهارت فنی، بلکه به خاطر پیامهای الهیاتی عمیق و بازتاب زمینه تاریخی-مذهبی خود ارزشمند هستند. استفاده از تسراهای طلایی برای ایجاد جلوههای درخشان، مشخصه هنر صدر مسیحیت و بیزانس است. تأثیر ماندگار سنت آپولینار در کلاسه بر تعریف و مطالعه هنر صدر مسیحیت و بیزانس غیرقابل انکار است. این کلیسا، به ویژه موزاییکهای محراب آن، به طور مداوم در متون تاریخ هنر به عنوان نمونههای کلیدی برای نشان دادن ویژگیهای سبکی، شمایلنگاری و نوآوریهای الهیاتی این دوره مورد استناد قرار میگیرند. سادگی باشکوه طرح بازیلیکایی آن، همراه با غنای نمادین تزئینات موزاییکیاش، آن را به یک مرجع اساسی برای درک چگونگی تکامل فضاهای مقدس مسیحی تبدیل کرده است.
تأثیر بر هنر و معماری مسیحی
سنت آپولینار در کلاسه تأثیری ماندگار بر جنبشهای معماری و هنر مسیحی پس از خود داشته است. ترکیب منحصربهفرد آن از عناصر معماری رومی با مضامین صدر مسیحیت، سابقهای برای باسیلیکاهای آینده ایجاد کرد. تأکید بر عمودی بودن و موزاییکهای اثیری بر هنر بیزانسی و بعدها سبکهای گوتیک تأثیر گذاشت و نشان میدهد که چگونه این مکان لحظهای محوری در تکامل فضاهای مقدسی است که معنویت را بر زیباییشناسی صرف اولویت میدهند. این باسیلیکا به عنوان مکانی برای گفتگوی فرهنگی مستمر عمل کرده است. از زمان ساخت، این بنا شاهد تعامل فرهنگهای رومی، گوتی و بیزانسی بوده است. در دورههای بعدی، الهامبخش هنرمندان و معماران بوده و امروزه به عنوان یک مقصد گردشگری مهم و مرکز مطالعات علمی، به تسهیل درک بینفرهنگی و قدردانی از میراث مشترک بشری ادامه میدهد. مرمتها و تفسیرهای مداوم از هنر و معماری آن، این گفتگو را زنده نگه میدارد.
ثبت در فهرست میراث جهانی یونسکو
همانطور که پیشتر ذکر شد، باسیلیکای سنت آپولینار در کلاسه به همراه هفت بنای دیگر راونا در سال 1996 در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شد. دلایل این ثبت شامل «هنر برتر موزاییککاری»، «شواهد بینظیر از روابط و تماسهای هنری و مذهبی در یک دوره مهم از تاریخ فرهنگی اروپا»، «مهارت هنری بزرگ شامل ترکیبی شگفتانگیز از سنت یونانی-رومی، شمایلنگاری مسیحی و سبکهای شرقی و غربی» و اینکه این مجموعه «نمونهای از هنر و معماری مذهبی و تدفینی در طول قرون پنجم و ششم میلادی» است، میباشد.
نتیجهگیری: میراثی ماندگار از ایمان و هنر
باسیلیکای سنت آپولینار در کلاسه چیزی بیش از یک بنای باستانی است؛ این کلیسا تجسمی زنده از تاریخ، هنر و معنویت یک دوران دگرگونکننده است. از زمان تأسیس آن در قرن ششم، در بحبوحه تغییرات سیاسی و مذهبی که راونا را به عنوان یکی از مراکز کلیدی جهان اواخر روم و بیزانس شکل داد، این باسیلیکا به عنوان شاهدی بر تلاقی فرهنگها، قدرت ایمان و تعالی بیان هنری ایستاده است. معماری آن، با حفظ خلوص طرح بازیلیکایی صدر مسیحیت، فضایی را ایجاد میکند که هم باشکوه و هم دعوتکننده به تأمل است. ستونهای مرمرین باشکوه، سرستونهای کنگر «در باد وزیده» و استفاده استادانه از نور، همگی به ایجاد تجربهای معنوی برای بازدیدکننده کمک میکنند.
با این حال، این موزاییکهای درخشان هستند که سنت آپولینار در کلاسه را به اوج هنر جهانی ارتقا میدهند. از تصویر نمادین و قدرتمند تجلی در محراب، تا حضور آرامشبخش سنت آپولینار در میان گلهاش، و روایتهای پیچیده طاق نصرت و پانلهای جانبی، هر تسرا داستانی از ایمان، الهیات و تاریخ را بیان میکند. این موزاییکها نه تنها از نظر زیباییشناسی خیرهکننده هستند، بلکه به عنوان اسناد مهمی از مبارزات الهیاتی آن دوران، بهویژه مقابله با آریانیسم، و تلاش برای مشروعیت بخشیدن به کلیسای راونا و بنیانگذار آن عمل میکنند.
سنت آپولینار، قدیس حامی که کلیسا به نام او نامگذاری شده است، خود نمادی از استقامت و گسترش ایمان مسیحی در شرایط دشوار است. زندگی و شهادت او، همانطور که در سنتها و متون تاریخی ثبت شده، الهامبخش نسلهای بیشماری بوده و باسیلیکا به عنوان یادبودی ماندگار برای میراث او عمل میکند.
دگرگونیهایی که کلیسا در طول قرنها متحمل شده است - از افزودن برج ناقوس و سرداب گرفته تا غارت تزئینات مرمرین و مرمتهای بعدی - هر کدام لایهای به داستان غنی آن افزودهاند. این تغییرات نشاندهنده تعامل مستمر بین بنا، جامعه اطراف آن و جریان گستردهتر تاریخ است.
امروزه، به عنوان یک سایت میراث جهانی یونسکو، سنت آپولینار در کلاسه نه تنها برای محققان و علاقهمندان به هنر و تاریخ، بلکه برای همه کسانی که به دنبال درک عمیقتری از ریشههای فرهنگ اروپایی و قدرت پایدار بیان خلاق بشر هستند، از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. این باسیلیکا همچنان الهامبخش است، آموزش میدهد و بازدیدکنندگان را با شکوه آرام و پیام معنوی خود مجذوب خود میکند و میراثی ماندگار از ایمان و هنر را برای نسلهای آینده حفظ میکند.