شفر: رفتن به استادیوم حق زنان ایرانی است
به گزارش مجله سایه، اگر استقلال و پرسپولیس در یک موضوع بخصوص عملکرد مشابهی داشته باشند، برمی شود به عدم تسویه حساب به موقع با مربیان خارجی خود. پرسپولیسی ها نتوانستند حق و حقوق برانکو را به موقع پرداخت نمایند و کار به شکایت رسید و استقلالی ها نیز به شکلی غیرحرفه ای شفر را برکنار کردند؛ طوری که اصلا به پیرمرد آلمانی اطلاع داده نشده بود که برکنار شده و زمانی که نگهبان زمین تمرین استقلال به شفر خاطرنشان کرد او حق ورود ندارد، چون دیگر سرمربی نیست، همه چیز به هم ریخت. شفر که از این رفتار مسئولان وقت باشگاه شوکه شده بود، ایران را ترک و خیلی سریع به دلیل عدم دریافت مطالباتش از این باشگاه شکایت کرد. شفر عقیده دارد می توانست با تغییرات گسترده ای که در استقلال ایجاد نموده برای فصول بعد محصول خودش را برداشت کند و در آسیا نیز به موفقیت برسد، اما مدیران استقلال به دلیل سوءمدیریت، بازیکنان اصلی را فروختند و تیم زمین خورد. بخش اصلی صحبت های شفر، اما برمی شود به نظراتش درخصوص ورود زنان به استادیوم های ایران و البته سیاسی بودن فوتبال که به نوعی برای او تعجب آور بود.
آقای شفر؛ مربیان مشهور آلمانی طی چندسال اخیر وارد ایران شدند، اما فقط به صورت مقطعی نتیجه گرفتند و در درازمدت آن طور که باید، نتوانستند برنامه و طرحی را که داشتند پیاده نمایند. رولند کخ آلمانی که به استقلال آمد و تصور همه این بود که استقلال با او به روز های خوب برمی گردد، اما آن قدر بد نتیجه گرفت که این تیم در آستانه سقوط به دسته پایین تر نهاده شد. ورنر لورانت هم به سایپا آمد، ولی بعد از هشت هفته از این تیم جدا شد. میشائیل هنکه هم دستیار پرویز مظلومی بود و راینر سوبل هم سرمربی پرسپولیس، اما هیچ کدام حضور بلندمدتی در تیم هایشان نداشتند، از جمله شما. چرا؟
در خصوص سایر مربیان آلمانی که گفتید اطلاعات تاریخی من نسبت به حضورشان در ایران زیاد نیست، اما من در استقلال واقعا نتایج بدی کسب نکردم. زمانی من به استقلال آمدم که استقلال در میانه جدول قرار داشت و هدف مدیرعامل وقت و انتظارش از من این بود که استقلال را به نیمه بالایی جدول برسانم. من و کادر فنی نه تن ها این کار را کردیم، بلکه پیروز شدیم سهمیه لیگ قهرمانان آسیا را نیز به دست بیاوریم که دستاورد عظیمی محسوب می شد. وقتی تیمی را از نیمه دوم جدول به نیمه اول بیاوریم اتفاق کوچکی نیست.
پس از نتایجی که در استقلال کسب کردید راضی هستید؟
به طور نسبی بله راضی هستم. ببینید ما در استقلال تاکتیک تیم را به سه چهار سه تغییر دادیم و فوتبال محافظه کارانه جایش را به فوتبال تهاجمی داد. هنوز هم اگر بازی های استقلال را ببینید، این تیم با دو مهاجم اصلی و یک مهاجم کاذب به میدان می رود.
با این اوصاف فکر می کنید روزی برسد که یک مربی آلمانی بتواند راهنمایی تیم ملی ایران را به دست بگیرد؟
درحال حاضر نمی دانم سرمربی تیم ملی ایران چه کسی است، اما فکر می کنم تیم ملی ایران بازیکنان مستعدی دارد که یک مربی آلمانی بتواند با استفاده از همین ابزار ها کارش را پیش ببرد و به هدفش برسد.
شما قبلا با سایت آلمانی T-ONLINE مصاحبه ای داشتید و در آن گفتید ورزش و فوتبال ایران سیاسی است و وزارت ورزش و شخص وزیر نقش پررنگی در آن دارد و اگر کسی مخالفتی با او داشته باشد، به نوعی جرم تلقی می گردد. در این خصوص بیشتر توضیح می دهید؟
بله تمام آنچه را که در آن مصاحبه گفتم به خاطر دارم و تأیید می کنم. این مورد را باید اضافه کنم که فوتبال در همه جای جهان درگیر مسائل سیاسی است؛ به طورمثال آنگلا مرکل هم به فوتبال علاقه زیادی دارد و بدون مشکل و حواشی وارد استادیوم می گردد تا بازی های تیم ملی آلمان را از نزدیک تماشا کند، اما باید یک ساختار معین تعریف گردد که سیاست و ورزش با یکدیگر تداخل و درگیری نداشته باشند. توضیح وظایف هر کسی باید معین باشد که در ایران این طور نیست. باشگاه ها در ایران نمی توانند مستقل عمل نمایند، چراکه سیاست در ورزش ایران دخیل است. آن پروتکلی که در همه جای جهان نسبت به عدم دخالت سیاست در ورزش نوشته شده و رعایت می گردد، در ایران وجود ندارد.
شما جزء معدود مربیان خارجی در ایران بودید که عقیده خود را بدون ملاحظه کاری نسبت به حضور زنان در استادیوم بیان کردید. دختر شما نیز بار ها گفت زمانی به ایران می آید که بتواند با داشتن حقوق اولیه خود نسبت به حضور در استادیوم، بازی استقلال را در استادیوم آزادی تماشا کند. چندی پیش تماشاگران زن بعد از 40 سال توانستند با تعداد بیشتری و البته با تهیه بلیت در ملاقات تیم ملی ایران و کامبوج به استادیوم بیایند. فکر می کنید روزی بتوانید با دختر خود در استادیوم آزادی، مسابقه ای را تماشا کنید؟
بله این موضوع برای من اهمیت ویژه ای دارد، چراکه معتقدم همه انسان ها باید از حق مساوی مدنی و اجتماعی برخوردار باشند. در ملاقات تیم ملی ایران و کامبوج هم البته تمام طرفداران زن تیم ملی ایران نمی توانستند به استادیوم بیایند، چراکه باز هم با محدودیت بود، اما به نسبت قبل بهتر شده بود. امیدوارم روزی برسد که این اتفاق مثبت رخ دهد، چون حق طبیعی زنان است که بازی تیم محبوبشان را از استادیوم تماشا نمایند.
بسیاری از مربیان خارجی عقیده دارند که بازیکنان ایرانی تاکتیک پذیر نیستند و بیشتر استعداد ذاتی است که در زمین پیاده می نمایند. شما دراین باره چه فکری می کنید؟
قبول دارم که سطح تاکتیک پذیری بازیکنان ایرانی نسبت به سطح اول فوتبال روز جهان پایین تر است، اما این را هم باید اضافه کنم که وقتی تاکتیک جدیدی را به بازیکنان یاد می دادم، آن ها با اشتیاق از این تاکتیک ها یاد می کردند و پیشرفت خوبی را ملاحظه می کردیم. همین پیشرفت ها بود که توانستیم در لیگ قهرمانان آسیا نیز صعود کنیم. احساس من می گوید استخدام بیشتر مربیان خارجی و حضور مربیان جوان ایرانی در آن کادر می تواند به رشد فوتبال ایران یاری شایانی کند.
نحوه برکناری شما در استقلال خیلی عجیب بود. این برکناری را شما از نگهبان محل تمرین باشگاه شنیدید و شوکه شدید. در صورتی که اصولا مدیران باشگاه از سرمربی تیمشان حمایت خاصی می نمایند. چنین چیزی را که در ایران تجربه کردید، جای دیگری دیده بودید؟
ما در استقلال نتایج خوبی را گرفته بودیم، اما به خاطر عدم حمایت مدیرعامل با رفتاری زشت برکنار شدم. من اصلا خبر نداشتم که برکنار شده ام، اما صبح روز تمرین که می خواستم وارد مجموعه ورزشی شوم، نگهبان به من گفت شما برکنار شده اید و حق ورود به مجموعه را ندارید. چنین چیزی اصلا برای من قابل قبول نبود، چون افرادی درون باشگاه حضور داشتند که به قصد خرابکاری هر کاری را که از دستشان برمی آمد انجام می دادند. این افراد اصلا اجازه ندادند که ما یک نفس راحت بکشیم.
شما از کسانی بودید که اولیور کان را به فوتبال آلمان معرفی کردید و او سال ها سنگربان شماره یک تیم ملی کشورش و مرد شماره یک ژرمن ها بود که در جام جهانی 2002 نیز لقب بهترین بازیکن جام جهانی را دریافت کرد. در ایران آیا اجازه و فرصت این کار به شما داده شد؟
در ایران، ابتدا تمام شرایط خوب پیش می رود و عالی است، اما به مرور متوجه می شوید که خیلی از موارد اصلا رعایت نمی گردد و وجود ندارد. بحث حمایت و نظارت روی تیم های پایه هم در ایران فقط در حد حرف است و کسی جدی اش نمی گیرد؛ چراکه از مربیان انتظار دارند فوتبال رشد کند، ولی به جای ساختار صحیح، اولویتشان نتیجه گرایی است، به همین دلیل تمام فکروذکر یک مربی خارجی معطوف به تیم عظیم سالانی می گردد که به خاطر او قرارداد بسته و پول می گیرند.
منبع: فرارو