کلیسای سنت آپولینار نووو ایتالیا: گنجینه ای از هنر و تاریخ در راونا
به گزارش مجله سایه، بازیلیکای سنت آپولینار نووو (Basilica di Sant'Apollinare Nuovo)، واقع در قلب مرکز تاریخی شهر راونا در ایتالیا، یکی از کهنترین و مهمترین کلیساهای این شهر به شمار میرود. این بنای باشکوه، که گنجینهای از هنر موزاییک صدر مسیحیت و بیزانس را در خود جای داده، به حق در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار گرفته است. این مقاله بر آن است تا شرحی جامع از تاریخچه پرفراز و نشیب، معماری منحصربهفرد، موزاییکهای بینظیر و اهمیت فرهنگی این بنای تاریخی ارائه دهد. بازیلیکا نه تنها یک مکان عبادی، بلکه سندی زنده از تاریخ پویای راونا و تلاقی فرهنگها و باورهای گوناگون در دوران گذار از اواخر عهد باستان به اوایل قرون وسطی است. تحولات سیاسی و مذهبی راونا، از دوران حکومت تئودوریک گوت تا استیلای ژوستینیان بیزانسی، در کالبد و تزئینات این کلیسا حک شده و آن را به چیزی فراتر از یک بنای محلی، به یک "سند تاریخی" بدل ساخته است.

تاریخچه پرفراز و نشیب: از کلیسای آریانی تئودوریک تا بازیلیکای کاتولیک
بنای اولیه و دوران تئودوریک
ساخت کلیسای سنت آپولینار نووو به دستور تئودوریک کبیر، پادشاه استروگوتها، بین اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم میلادی، احتمالاً در حدود سال 505 میلادی، آغاز شد. این کلیسا که در مجاورت کاخ سلطنتی تئودوریک بنا گردید، در ابتدا به عنوان کلیسای پالاتین (نمازخانه خصوصی دربار) و برای پیروان آیین آریانیسم، که شاخهای از مسیحیت مورد حمایت گوتها بود، ساخته شد. نام اولیه کلیسا "Domini Nostri Jesu Christi" (کلیسای خداوند ما عیسی مسیح) یا عبارتی مشابه به معنای "به نام عیسی مسیح، پروردگار ما" بود. آندریا آنیلو، مورخ قرن نهم، از کتیبهای در محراب کلیسا یاد میکند که ساخت آن را به تئودوریک نسبت داده است. احداث چنین کلیسای باشکوهی توسط تئودوریک آریانی در راونا، پایتخت قلمرو او، اقدامی معنادار بود. این عمل نه تنها نشاندهنده تلاش وی برای تثبیت قدرت و مشروعیت بخشیدن به حکومت گوتها بود، بلکه حمایتی آشکار از جامعه آریانی در شهری با اکثریت جمعیت ارتدوکس به شمار میرفت. این بنا در واقع نمادی از همزیستی، هرچند گاه پر تنش، دو شاخه اصلی مسیحیت در آن دوران و تلاشی از سوی تئودوریک برای ایجاد یک مرکز عبادی مهم برای همکیشانش در کنار بناهای ارتدوکس موجود در راونا بود؛ اقدامی که همزمان قدرتنمایی و تلاشی برای ایجاد تعادل یا حداقل حضور مذهبی موازی تلقی میشود.
برای دریافت مشاوره و خدمات تخصصی گردشگری و سفر به سراسر دنیا با مجری مستقیم تورهای مسافرتی و گردشگری همراه باشید.
تحول تحت حاکمیت بیزانس و تقدیس مجدد
با فتح راونا توسط امپراتوری بیزانس در اواسط قرن ششم میلادی (حدود 540 میلادی)، دوران جدیدی برای کلیسا آغاز شد. کلیسا از آیین آریانیسم، که از نظر کلیسای ارتدوکس قسطنطنیه بدعت محسوب میشد، به مذهب ارتدوکس (کاتولیک) اختصاص یافت. این تقدیس مجدد در سال 561 میلادی، در دوران حکومت امپراتور ژوستینیان اول و به دستور اسقف وقت راونا، آنیلوس (Agnello)، صورت گرفت. کلیسا به افتخار سنت مارتین تور، اسقفی که به مبارزاتش علیه بدعتها، از جمله آریانیسم، شهرت داشت، نامگذاری شد و "Sanctus Martinus in Coelo Aureo" (سنت مارتین در آسمان طلایی) خوانده شد. نام "آسمان طلایی" احتمالاً به دلیل سقف صندوقهای اولیه کلیسا بوده که با طلاکاریهای باشکوه تزئین شده بود. در این دوره، تغییرات مهمی در تزئینات داخلی کلیسا، به ویژه موزاییکها، ایجاد شد. آن دسته از موزاییکهایی که مضامین آشکارا آریانی داشتند یا شکوه و جلال پادشاه گوت، تئودوریک، را به تصویر میکشیدند، یا به طور کامل حذف شدند یا مورد بازنگری و تغییر قرار گرفتند. این تغییر کاربری و نام کلیسا، و بهویژه دستکاری هدفمند در موزاییکها، نمونه بارزی از عمل damnatio memoriae (محکومیت یادبود) است. این اقدامات نشاندهنده تلاش فعال و آگاهانه امپراتوری بیزانس برای پاک کردن آثار حکومت گوتها و نمادهای آیین آریانیسم و در مقابل، تثبیت کامل و بیچون و چرای ارتدوکسی کاتولیک در راونا بود. این عمل صرفاً یک تغییر مذهبی نبود، بلکه ابعادی عمیقاً سیاسی داشت و نشانهای از برتری سیاسی و فرهنگی بیزانس پس از شکست گوتها و بازپسگیری ایتالیا به شمار میرفت.
کسب نام "نووو" و وقایع بعدی
در حدود قرن نهم میلادی، رویداد مهم دیگری در تاریخ کلیسا رخ داد. بقایای مقدس سنت آپولیناریس، اولین اسقف راونا و قدیس حامی این شهر، به دلیل نگرانی از حملات مکرر دزدان دریایی به سواحل راونا، از بازیلیکای سنت آپولینار در کلاسه (Sant'Apollinare in Classe)، که در خارج از دیوارهای شهر قرار داشت، به این کلیسا (که در آن زمان سنت مارتین نامیده میشد و از امنیت بیشتری در داخل حصار شهر برخوردار بود) منتقل گردید. به این مناسبت، کلیسا به طور قطعی به نام سنت آپولیناریس نامگذاری شد. اما برای تمایز آن از کلیسای قدیمیتر و همنام خود در کلاسه، پسوند "نووو" (Nuovo، به معنی جدید در زبان ایتالیایی) به نام آن افزوده شد. جالب آنکه بازیلیکای "نووو" در واقع از نظر قدمت، قدیمیتر از بازیلیکای سنت آپولینار در کلاسه است. کلیسای سنت آپولینار نووو در طول تاریخ خود شاهد آسیبهایی نیز بوده است. محراب اولیه آن در اثر زلزلهای شدید در قرن هشتم میلادی (725 میلادی) فرو ریخت و بعدها بازسازی شد. بازسازیهای دیگری نیز در قرون شانزدهم و هجدهم میلادی در بخشهایی از بنا صورت گرفته است. در جریان جنگ جهانی اول، کلیسا از گزند ویرانی در امان نماند و در شب 12 فوریه 1916، هدف بمباران قرار گرفت و آسیبهای جدی به آن وارد شد. تصاویر کلیسای باستانی بیزانسی که توسط بمبها تخریب شده بود، در سراسر جهان منتشر شد و موجی از محکومیت و تأثر را برانگیخت. تاریخچه نامگذاری کلیسا و انتقال بقایای مقدس به آن، نشاندهنده اهمیت راونا به عنوان یک مرکز مذهبی کلیدی و تلاشهای مداوم برای حفظ و پاسداری از میراث مقدس در دورانهای پرآشوب و ناآرام است. آسیبهای وارده به بنا در طول قرنها، چه از طریق بلایای طبیعی مانند زلزله و چه در نتیجه تخاصمات انسانی همچون جنگ، بر شکنندگی ذاتی میراث فرهنگی و لزوم توجه و همت همگانی برای حفاظت از این گنجینههای ارزشمند تأکید میکند. بقای این بنا تا به امروز، خود گواهی بر اهمیت آن و تلاشهای صورت گرفته برای نگهداری از آن است.
جدول گاهشمار وقایع کلیدی
این جدول به خواننده کمک میکند تا توالی رویدادهای تاریخی مهم مرتبط با بازیلیکا را به سرعت و به شکلی واضح درک کند. ارائه بصری تاریخها و وقایع کلیدی، فهم سیر تحول بنا را تسهیل میبخشد و به عنوان یک مرجع سریع عمل میکند. گردآوری این تاریخها در یک جدول، به خواننده امکان میدهد تا بدون نیاز به جستجو در متن، یک نمای کلی و منظم از سیر زمانی تحولات بازیلیکا به دست آورد. این امر به ویژه برای درک بهتر زمینه تاریخی بخشهای معماری و موزاییک مفید است.
رویداد | تاریخ تقریبی | منبع اصلی (نمونه) |
---|---|---|
ساخت اولیه (کلیسای آریانی تئودوریک) | حدود 505 میلادی | |
تقدیس مجدد به آیین کاتولیک (سنت مارتین) | 561 میلادی | |
تخریب محراب اولیه بر اثر زلزله | 725 میلادی | |
تغییر نام به سنت آپولینار نووو | قرن نهم میلادی | |
ساخت برج ناقوس مدور | قرن نهم - دهم میلادی | |
ساخت رواق مرمرین جلوی نما | قرن شانزدهم میلادی | |
افزودن سقف صندوقهای چوبی به شبستان اصلی | 1611 میلادی | |
آسیب در جنگ جهانی اول | 1916 میلادی | |
ثبت در فهرست میراث جهانی یونسکو | 1996 میلادی |
شاهکار معماری: تلاقی سبکهای غربی و شرقی
نمای بیرونی، رواق و برج ناقوس
نمای خارجی بازیلیکای سنت آپولینار نووو از نظر معماری، سادگی و وقار خاصی دارد و عمدتاً از آجر ساخته شده است. این نما دارای یک شیروانی (tympanum façade) است که با دو جرز (pilasters) عمودی و یک پنجره دو قوسی (mullioned window) در بخش بالایی، و دو پنجره کوچکتر در بالای آن، قاببندی شده است. در اصل، گمان میرود که کلیسا با یک چهاررواق (quadriporticus) یا حیاط ستوندار محصور بوده است، اما آنچه امروز مشاهده میشود، یک رواق (narthex یا portico) ساده و موزون از جنس مرمر است که در قرن شانزدهم میلادی در جلوی نمای اصلی بنا احداث شده است. در منطقه راونا، این نوع رواق ورودی را آردیکا (àrdica) نیز مینامند. در سمت راست کلیسا، برج ناقوس استوانهای شکل آجری، که یکی از مشخصههای معماری شهر راونا به شمار میرود، قد برافراشته است. قدمت این برج ناقوس به قرن نهم یا دهم میلادی بازمیگردد. سادگی نسبی نمای آجری بیرونی، در تضاد با شکوه و غنای خیرهکننده موزاییکهای فضای داخلی قرار دارد. این ویژگی، که در برخی دیگر از کلیساهای صدر مسیحیت نیز مشاهده میشود، ممکن است نشاندهنده تأکید بر اهمیت فضای معنوی و روحانی داخل بنا در مقایسه با جلوهگری و تزئینات صرفاً بیرونی باشد. رواق مرمرین متعلق به دوره رنسانس و برج ناقوس قرون وسطایی، لایههای تاریخی بعدی هستند که به بنای اولیه قرن ششمی افزوده شدهاند و گواه تداوم حیات و اهمیت این مکان مقدس در طول قرون متمادی و انطباق آن با سبکهای معماری دورههای بعدی هستند.
ساختار داخلی: شبستانها، ستونها و سرستونها
فضای داخلی بازیلیکا به شکل یک بازیلیکای سهشبستانی طراحی شده است، به گونهای که شبستان مرکزی (nave) دارای عرضی تقریباً دو برابر شبستانهای جانبی است. شبستان مرکزی توسط دو ردیف باشکوه، هر یک متشکل از دوازده ستون مرمری با سرستونهای کورنتی سادهشده (در مجموع بیست و چهار ستون)، از شبستانهای جانبی جدا میشود. این ستونهای زیبا، طاقهای نیمدایرهای را که بر فراز آنها قرار گرفتهاند، استوار نگه میدارند. سرستونها با نقوش برجسته برگهای گیاه کنگر (آکانتوس) تزئین شدهاند و برخی پژوهشگران معتقدند که این سرستونها احتمالاً از قسطنطنیه، پایتخت امپراتوری بیزانس، به راونا وارد شدهاند. بین هر سرستون و پایه طاق بالای آن، یک عنصر معماری به نام بالشتک (pulvino) قرار دارد. این بالشتکها که معمولاً از سنگ مرمر و به شکل هرم ناقص ساخته شدهاند، از ویژگیهای الهامگرفته از معماری بیزانسی هستند و علاوه بر ایجاد ارتفاع بصری بیشتر برای ساختار، به توزیع بهتر نیروهای وارده از طاقها بر روی ستونها کمک میکنند. یکی از نکات قابل توجه در مورد فضای داخلی کلیسا، بالا آمدن سطح کف آن در طول زمان است. به دلیل پدیده نشست زمین (subsidence) که در منطقه راونا شایع است، کف فعلی کلیسا حدود 1.2 متر یا به عبارتی سه تا چهار فوت نسبت به سطح اولیه خود بالاتر آمده است. این تغییر ارتفاع، تناسبات بصری فضای داخلی را دگرگون کرده و باعث شده است که سقف بنا تا حدی کوتاهتر از آنچه در اصل بوده، به نظر برسد. ساختار بازیلیکایی با شبستان مرکزی وسیع و ردیف ستونهای باشکوه، ریشه در سنت معماری مدنی و مذهبی رومی دارد. با این حال، استفاده از عناصری مانند بالشتک و احتمال واردات سرستونها از مراکز هنری شرق امپراتوری، نشاندهنده نفوذ فزاینده و قابل توجه عناصر سبک بیزانسی در معماری راونا در این دوره حساس تاریخی است. این ترکیب هنرمندانه از سنتهای غربی و شرقی، همان مشخصهای است که سازمان یونسکو در توصیف اهمیت این بنا بر آن تأکید ورزیده است و گواهی بر جایگاه راونا به عنوان نقطه تلاقی فرهنگهاست.
محراب و منبر (آمبو)
محراب (apse) نیمدایرهای اولیه کلیسا، که در داخل به شکل نیمدایره و در نمای خارجی به صورت چندضلعی طراحی شده بود و بدون شک با موزاییکهای نفیسی تزئین گردیده بود، متأسفانه در طول تاریخ از بین رفته است. این محراب در قرن هشتم میلادی بر اثر یک زلزله شدید آسیب دید و فرو ریخت. محرابی که امروزه در انتهای شبستان مرکزی مشاهده میشود، حاصل بازسازیهای بعدی، به ویژه در قرون شانزدهم و هجدهم میلادی است و فاقد موزاییکهای اصیل و گرانبهای دوران تئودوریک یا ژوستینیان میباشد. در گذشته، محراب مرکزی با دو فضای کوچک جانبی به نام پاستوفوریا (pastophoria) همراه بوده است که برای نگهداری نان و شراب مقدس و سایر لوازم liturgی به کار میرفتهاند. با وجود از دست رفتن تزئینات محراب اولیه، کلیسای سنت آپولینار نووو هنوز یکی از عناصر liturgی مهم و باستانی خود را حفظ کرده است: یک منبر (ambo) که از سنگ مرمر یونانی ساخته شده و قدمت آن به قرن ششم میلادی بازمیگردد. این منبر که برای قرائت متون مقدس در طول مراسم مذهبی استفاده میشد، دارای پانلهای کندهکاری شده با نقوش نمادین، از جمله صلیبهایی که بر روی گویها قرار گرفتهاند، میباشد. برخی منابع نیز به استفاده از سنگ آهک باکیفیت از معادن ایستریا (منطقهای در شمال شرقی دریای آدریاتیک) برای ساخت منبر "کلیسای جامع آریانی" (که به احتمال زیاد به همین بازیلیکای سنت آپولینار نووو در دوران آریانی آن اشاره دارد) اشاره کردهاند. از دست رفتن موزاییکهای محراب اولیه، که معمولاً نقطه کانونی و اوج تزئینات هنری در کلیساهای صدر مسیحیت و بیزانس به شمار میرفت، یک ضایعه هنری و تاریخی بزرگ محسوب میشود. با این حال، حفظ منبر سنگی قرن ششمی، نمونهای بسیار ارزشمند و نادر از مبلمان liturgی آن دوره را در اختیار ما قرار میدهد. جنس مرمر یونانی این منبر ، گواهی بر وجود ارتباطات تجاری و هنری گسترده بین راونا و مناطق شرقی مدیترانه، به ویژه مراکز تولید و صدور سنگهای تزئینی و آثار هنری، در آن دوران است.
سقف صندوقهای و "آسمان طلایی"
سقف شبستان مرکزی بازیلیکای سنت آپولینار نووو در حال حاضر با یک سقف چوبی صندوقهای (coffered ceiling) پوشیده شده است. این سقف زیبا که دارای قاببندیهای هندسی و تزئینات است، در قرن هفدهم میلادی، دقیقاً در سال 1611، ساخته و نصب شده است. همانطور که پیشتر اشاره شد، کلیسا در دورهای به نام "سنت مارتین در آسمان طلایی" (San Martino in Ciel d'Oro) شهرت داشت. این نامگذاری به احتمال قریب به یقین به دلیل سقف اولیه کلیسا بوده که گفته میشود یک سقف صندوقهای باشکوه و کاملاً طلاکاری شده بوده است. چنین سقفهای طلاکاری شدهای، به ویژه هنگامی که با درخشش موزاییکهای دیواری ترکیب میشدند، فضایی اثیری، نورانی و نمادین از ملکوت آسمان و نور الهی را در داخل کلیسا ایجاد میکردند. سقف چوبی صندوقهای فعلی که در قرن هفدهم جایگزین سقف اولیه شد، احتمالاً تلاشی برای بازآفرینی یا حداقل یادآوری آن شکوه و جلال از دست رفته بوده است. منبع تصویری از سقف کنونی را ارائه میدهد که دارای قابهای چوبی با تزئینات برجسته است و اشاره میکند که این سقف قرن هفدهمی نیز در اصل طلاکاری شده بود. جالب است که یکی از بازدیدکنندگان در منبع به الگوی هندسی خاص این سقف، متشکل از ترکیب هشتضلعیها، لوزیها و مربعها، اشاره کرده و متذکر شده است که در بخشی از سقف، این الگو به طور ناگهانی تغییر میکند و منطق اولیه خود را از دست میدهد. این مشاهده، احتمال بازسازی یا تعمیر بخشی از سقف در دورهای پس از ساخت اولیه آن در قرن هفدهم را مطرح میکند. نام "آسمان طلایی" به وضوح نشاندهنده تأثیر بصری قدرتمند و فراموشنشدنی سقف اولیه بر بینندگان و عبادتکنندگان بوده است. بازسازی سقف در قرن هفدهم، هرچند با مصالح و سبک هنری دوره خود، نشاندهنده تداوم اهمیت این عنصر معماری در هویت و فضای کلیسا و تلاش برای حفظ خاطره آن شکوه اولیه است.
موزاییکهای خیرهکننده: روایتی از هنر و ایمان
مروری بر اهمیت و سبک کلی موزاییکها
موزاییکهای بازیلیکای سنت آپولینار نووو بدون شک یکی از مشهورترین، مهمترین و کاملترین چرخههای موزاییکی باقیمانده از دوران صدر مسیحیت و اواخر عهد باستان در سراسر جهان به شمار میروند. این تزئینات خارقالعاده و چشمنواز، تمامی سطح دیوارهای طولی شبستان مرکزی را پوشاندهاند و از منظر سبکشناسی، شمایلنگاری (ایконоگرافی) و بار ایدئولوژیکی که حمل میکنند، شاهکاری بیبدیل و منحصربهفرد محسوب میشوند. این مجموعه گرانبها، سیر تکامل هنر موزاییکسازی بیزانسی را از دوران حکومت تئودوریک گوت تا عصر طلایی ژوستینیان به روشنی به نمایش میگذارد. در این آثار، ترکیبی استادانه از سنتهای هنری هلنیستی-رومی با شمایلنگاری نوپای مسیحی و همچنین تلفیقی از سبکها و عناصر هنری شرقی و غربی قابل مشاهده است. ویژگیهای بارز سبک بیزانسی، همچون استفاده گسترده از پسزمینههای طلایی مسطح که نمادی از نور الهی و فضای غیرمادی است، عدم تأکید بر عمقنمایی و حجمپردازی واقعگرایانه، ترسیم فیگورهای انسانی به شکلی کشیده، ایستا و رسمی، و تکرار موزون در حرکات و ژستها، در این موزاییکها به وضوح مشهود است. موزاییکهای سنت آپولینار نووو نه تنها به دلیل زیبایی خیرهکننده و مهارت فنی بهکار رفته در ساختشان، بلکه به عنوان یک کتاب درسی تصویری از هنر، الهیات و تاریخ آن دوره پرتلاطم اهمیت فوقالعادهای دارند. آنها گذار از یک جهانبینی هنری به جهانبینی دیگر، یعنی از هنر کلاسیک رومی به هنر معنوی و نمادگرای قرون وسطایی، و همچنین تأثیرات متقابل فرهنگی میان شرق و غرب را به شکلی زنده و ملموس به نمایش میگذارند.
تزئینات دیوارهای شبستان اصلی: سه ردیف نگاره
دیوارهای طولی شبستان مرکزی کلیسای سنت آپولینار نووو با سه ردیف یا نوار افقی از موزاییکها تزئین شدهاند که هر یک دارای موضوع و سبک خاص خود هستند.
ردیف بالایی (نزدیک به سقف، دوران تئودوریک): صحنههایی از زندگی مسیح: این ردیف، که قدیمیترین بخش از تزئینات موزاییکی باقیمانده در کلیساست، شامل 26 صحنه موزاییکی کوچک (13 صحنه در هر یک از دیوارهای شمالی و جنوبی) است. این صحنهها به طور متناوب با نقش طاقچههایی به شکل صدف قرار گرفتهاند که در داخل هر یک، یک صلیب و دو کبوتر (نماد روحالقدس یا ارواح مؤمنان) به تصویر کشیده شدهاند. بر روی دیوار سمت چپ (شمالی)، 13 موزاییک به نمایش معجزات و تمثیلهای دوران رسالت عیسی مسیح اختصاص یافتهاند. در این صحنهها، مسیح معمولاً به صورت مردی جوان و بدون ریش، مطابق با سنت شمایلنگاری رایج در غرب، تصویر شده است. در مقابل، بر روی دیوار سمت راست (جنوبی)، 13 موزاییک دیگر، وقایع مربوط به مصائب (رنجها و دستگیری)، مرگ و رستاخیز مسیح را به تصویر میکشند. در این صحنهها، به ویژه در بخش مصائب، مسیح با ریش، مطابق با سنت شمایلنگاری شرقی، نشان داده شده است. نکته قابل توجه آن است که صحنههایی چون شلاقزنی مسیح و تصلیب او در این مجموعه وجود ندارند. گفته میشود که این صحنهها، بخشهایی از متون کتاب مقدس را توصیف میکنند که در دوران حکومت تئودوریک کبیر، در طول ایام روزه بزرگ (Lent)، در کلیسا قرائت میشده است. از جمله صحنههای برجسته این ردیف میتوان به "شام آخر" و "مسیح گوسفندان را از بزها جدا میکند" (که نمادی از داوری نهایی و جدایی نیکان از بدان است) اشاره کرد. برخی از مورخان هنر نیز معتقدند که یکی از موزاییکهای این بخش، که فرشتهای به رنگ آبی را در کنار بزها در صحنه داوری نشان میدهد، ممکن است یکی از اولین تصاویر شناختهشده از شیطان در هنر غربی باشد. این ردیف از موزاییکها، که به دوران اولیه ساخت کلیسا و حاکمیت آریانها تعلق دارد، بینش مهمی در مورد الهیات آریانی و چگونگی نمایش مسیح در آن سنت خاص ارائه میدهد. تفاوت در نمایش چهره مسیح (با ریش و بدون ریش) ممکن است بازتابی از تأکید آریانیها بر جنبه انسانی مسیح و رشد و تحول او از جوانی به بلوغ و تحمل رنج باشد. البته، این تفسیرها قطعی نیستند و برخی محققان معتقدند که هر دو نوع نمایش چهره مسیح در شمایلنگاری ارتدوکس نیز رایج بوده است. انتخاب صحنهها نیز به احتمال زیاد با تقویم liturgی و مراسم عبادی آریانیها در آن زمان مرتبط بوده و کارکرد آموزشی و آیینی داشته است.
ردیف میانی (همسطح با پنجرهها، دوران تئودوریک): قدیسان و پیامبران: در ردیف میانی، که همسطح با پنجرههای نورگیر شبستان مرکزی قرار دارد، 32 پیکره باشکوه از قدیسان و پیامبران (16 پیکره در هر طرف دیوار) به تصویر کشیده شدهاند. این شخصیتهای مقدس، که همگی در جامههای سفید ملبوساند و هالهای نورانی دور سرشان را فراگرفته، کتاب یا طوماری را به نشانه حکمت الهی یا کلام مقدس در دست دارند. این پیکرهها با سبکی که بیشتر به سنتهای هنری هلنیستی-رومی نزدیک است، اجرا شدهاند و در مقایسه با سایر پیکرههای موجود در بازیلیکا، به ویژه آنهایی که در ردیف پایینی قرار دارند، از فردیت و شخصیتپردازی بیشتری در چهرهها برخوردارند. اگرچه پسزمینه این تصاویر، طلایی و فاقد جزئیات مکانی است، اما خود پیکرهها بر روی یک سطح دارای پرسپکتیو و عمقنمایی نسبی ایستادهاند. این ردیف نیز بخشی از برنامه تزئینی اولیه کلیسا در دوران تئودوریک محسوب میشود. سبک نسبتاً کلاسیکتر و طبیعتگرایانهتر آن نشاندهنده تداوم برخی از سنتهای هنری رومی در کنار تأثیرات نوظهور و فزاینده هنر بیزانسی در راونا است. این پیکرههای باعظمت، احتمالاً نمادی از شاهدان ایمان، حافظان سنت مقدس و انتقالدهندگان کلام الهی به نسلهای بعدی بودهاند و حضورشان در نزدیکی پنجرهها (منبع نور طبیعی) و در معرض دید مستقیم حاضران در شبستان، بر اهمیت آنها به عنوان الگوهای معنوی و راهنمایان روحانی تأکید میکند.
ردیف پایینی (بزرگترین ردیف، عمدتاً بازسازی شده در دوران اسقف آنیلوس پس از دوره بیزانسی): صفوف شهدا و دوشیزگان مقدس، کاخ تئودوریک و بندر کلاسه: این ردیف، که وسیعترین بخش از تزئینات موزاییکی دیوارهای شبستان را تشکیل میدهد، بیشترین تغییرات و بازسازیها را در دوران پس از استیلای بیزانس و تحت نظارت اسقف آنیلوس تجربه کرده است. بر روی دیوار سمت راست (جنوبی)، این نوار موزاییکی با تصویری از کاخ تئودوریک در راونا آغاز میشود. این کاخ، که با کتیبه لاتین PALATIUM در بالای ورودی آن مشخص شده، امروزه دیگر وجود خارجی ندارد. در ادامه این تصویر، صفی طولانی و باشکوه از 26 شهید مقدس مرد به تصویر کشیده شده است. این شهدا، که همگی جامههای سفید بر تن دارند (به استثنای سنت مارتین که ردایی ارغوانی به نشانه مقام اسقفی بر تن دارد و سنت لارنس که با ردایی طلایی مشخص شده است )، تاجهایی را به نشانه پیروزی بر مرگ و پاداش شهادت در دست گرفتهاند و از کاخ تئودوریک به سوی مسیح که بر تختی باشکوه در میان چهار فرشته نشسته است، در حرکتند. در مقابل، بر روی دیوار سمت چپ (شمالی)، این ردیف با تصویری واقعگرایانه و پرجزئیات از شهر باستانی کلاسه، که بندر مهم راونا در آن زمان بود، آغاز میشود. در این تصویر، سه کشتی بزرگ در آبهای بندر و استحکامات شهری به چشم میخورند. پس از آن، صفی متشکل از 22 دوشیزه مقدس باکره نمایان میشود. این دوشیزگان، که با جامههای فاخر و جواهرنشان آراسته شدهاند، نیز تاجهایی در دست دارند و از شهر کلاسه به سوی مریم مقدس که کودک عیسی را در آغوش دارد و بر تختی در میان چهار فرشته نشسته است، در حال حرکت هستند. پیشاپیش این صف، سه مُغ (که در سنت مسیحی به عنوان پادشاهان یا دانایان شرقی شناخته میشوند و با کلاه مخروطی فریژی و شلوارهای خاص ایرانی تصویر شدهاند ) در حال تقدیم هدایای خود به مریم مقدس و کودک عیسی دیده میشوند. این ردیف از موزاییکها، به ویژه بخشهای مربوط به صفوف شهدا و دوشیزگان که پس از دوره بیزانسی و توسط اسقف آنیلوس اجرا یا بازسازی شدهاند، سبک مشخصاً بیزانسی را به نمایش میگذارند. ویژگیهایی چون تکرار در حرکات و ژستها، جامههای گرانبها و پرزرق و برق، فقدان کامل حجمپردازی و عمقنمایی (که منجر به ایجاد فیگورهایی مسطح و دوبعدی شده است)، ایستایی و رسمیت کامل در حالت پیکرهها، نگاههای ثابت و معطوف به ناکجا، پسزمینههای طلایی یکدست و فاقد هرگونه عنصر طبیعی، و فیگورهایی که گویی به جای ایستادن بر زمین، در فضایی اثیری و غیرمادی شناورند، همگی از مشخصههای بارز هنر بیزانسی در این دوره هستند. این ردیف از موزاییکها به وضوح دو دوره هنری و دو جهانبینی متفاوت را در کنار یکدیگر به نمایش میگذارد. بخشهای مربوط به کاخ تئودوریک و بندر کلاسه، یادگارهایی ارزشمند از دوران اولیه ساخت کلیسا و حکومت گوتها هستند که به نوعی از پاکسازی دوران بیزانس (damnatio memoriae) جان سالم به در بردهاند، هرچند که پرترههای تئودوریک و درباریانش از آنها حذف شده است. در مقابل، صفوف شهدا و دوشیزگان، نمونههای درخشان و کاملی از سبک رسمی، نمادین و شکوهمند هنر بیزانسی هستند که پس از استیلای ژوستینیان و برای تأکید بر پیروزی ارتدوکسی کاتولیک و جلال امپراتوری بیزانس اجرا شدهاند. حرکت این صفوف مقدس به سوی مسیح و مریم، نمادی از سفر روحانی کلیسا (به مثابه جامعه مؤمنان) از دنیای زمینی به سوی رستگاری و ملکوت آسمان است.
تغییرات در موزاییکها: از دوران تئودوریک تا عصر ژوستینیان
همانطور که پیشتر به تفصیل اشاره شد، پس از تقدیس مجدد کلیسا به آیین کاتولیک در سال 561 میلادی، اسقف آنیلوس، نماینده کلیسای ارتدوکس، دستور داد تا آن بخش از موزاییکها که مضامین آشکارا آریانی داشتند یا به طور مستقیم به تئودوریک، پادشاه گوت، و درباریان او اشاره میکردند، حذف یا به گونهای تغییر داده شوند که با آموزههای ارتدوکسی و سیاستهای جدید امپراتوری بیزانس سازگار باشند. بارزترین نمونه این تغییرات در موزاییک کاخ تئودوریک قابل مشاهده است. در این صحنه، پیکرههای انسانی که به احتمال زیاد خود تئودوریک و اعضای برجسته دربار او بودهاند، به طور کامل حذف شدهاند. با این حال، بقایای دستهای این پیکرهها که بر روی ستونهای کاخ قرار داشتهاند، هنوز هم به طور واضح قابل تشخیص است و به عنوان شاهدی صامت بر این عمل پاکسازی ایدئولوژیک باقی مانده است. برای پوشاندن جای خالی این پیکرهها، هنرمندان بیزانسی پردههایی را بین ستونها تصویر کردهاند. موزاییکهای ردیف پایینی، یعنی صفوف شهدا و دوشیزگان مقدس، عمدتاً در این دوره، یعنی حدود 50 سال پس از زمان اسقف آنیلوس (اواخر قرن ششم یا اوایل قرن هفتم میلادی)، و با سبک کاملاً بیزانسی و متفاوت از ردیفهای بالایی، اجرا یا بازسازی کامل شدهاند. این تغییرات و مداخلات هدفمند، بازیلیکای سنت آپولینار نووو را به یک "پالیمپسست" (palimpsest) هنری و تاریخی تبدیل کرده است - طوماری که متن قبلی آن با دقت پاک شده و متن جدیدی بر روی آن نوشته شده است، اما آثار و ردپای متن اولیه هنوز هم قابل ردیابی است. مطالعه دقیق این موزاییکها به متخصصان امکان میدهد تا لایههای مختلف تاریخی، مذهبی و سیاسی را از یکدیگر بازشناسند و نشان میدهد که چگونه هنر میتواند به عنوان ابزاری قدرتمند برای بیان قدرت، تحمیل ایدئولوژی و بازنویسی تاریخ به کار رود.
تأثیرات هنر ایرانی و شرقی بر موزاییکها برخی از پژوهشها و مطالعات اخیر در حوزه تاریخ هنر، به شباهتها و ارتباطات قابل توجهی میان موزاییکهای بیزانسی راونا، از جمله آثار موجود در بازیلیکای سنت آپولینار نووو، و سنتهای هنری ایران، به ویژه هنر مینیاتور (نگارگری ایرانی)، اشاره کردهاند. این شباهتها در جنبههای مختلفی قابل مشاهده است، از جمله سبک روایی و تصویری، نحوه نمایش مناظر طبیعی (مانند استفاده از باغها، بوستانها و عناصر گیاهی به عنوان پسزمینه برای وقایع و شخصیتها)، بهکارگیری نوعی پرسپکتیو غیرواقعگرایانه و نمادین برای عناصر طبیعی، و همچنین شیوه خاص نمایش پیکرههای انسانی که اغلب کشیده، باوقار، با چشمانی درشت و نافذ، و حامل حسی از معنویت و تعالی هستند. نمادگرایی یکی دیگر از نقاط اشتراک مهم است. به عنوان مثال، تصویر سه مُغ (Magi) که با کلاه و لباس مشخصاً ایرانی (کلاه فریژی و شلوار) در حال حرکت به سوی محل تولد مسیح هستند، به طور مستقیم به سنتهای فرهنگی ایران و به احتمال زیاد به تأثیرات بازمانده از آیین میترائیسم اشاره دارد. همچنین، استفاده از ترکیب رنگهای خاص مانند قرمز، لاجوردی و طلایی، به کارگیری نقوش نمادینی چون خورشید و ماه، و حضور گل انار در تزئینات، همگی ریشههایی در باورها و سنتهای هنری ایرانی و میترایی دارند که از طریق مسیرهای گوناگون به هنر مسیحی در دوران بیزانس راه یافتهاند. این تأثیرات و ارتباطات متقابل، نشاندهنده گستردگی و پویایی تبادلات فرهنگی و هنری در جهان باستان و اوایل قرون وسطی است. شهر راونا، به دلیل موقعیت استراتژیک خود به عنوان یک مرکز مهم سیاسی، تجاری و مذهبی، در چهارراه فرهنگهای مختلف قرار داشته و هنر آن به طور طبیعی بازتابدهنده این جایگاه منحصربهفرد است. ارتباط با هنر ایران و دیگر فرهنگهای شرقی، لایهای دیگر از غنا و پیچیدگی را به موزاییکهای شگفتانگیز بازیلیکای سنت آپولینار نووو میافزاید و درک ما را از زمینه فرهنگی و هنری خلق این آثار عمیقتر میسازد.
اهمیت جهانی: میراث یونسکو بازیلیکای سنت آپولینار نووو، به همراه هفت بنای تاریخی دیگر در شهر راونا، در سال 1996 تحت عنوان کلی "بناهای تاریخی مسیحی اولیه راونا" در فهرست معتبر میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید. این افتخار، تأییدی بر ارزش استثنایی و اهمیت جهانی این مجموعه بینظیر است. معیارهایی که یونسکو برای ثبت این مجموعه، از جمله سنت آپولینار نووو، در نظر گرفته است، به شرح زیر میباشد :
- معیار (i): این بناها به دلیل هنر والا و چیرهدستانه موزاییککاری خود، که از شاهکارهای هنر بشری محسوب میشوند، از اهمیت فوقالعادهای برخوردارند.
- معیار (ii): آنها شواهد بینظیر و غیرقابل جایگزینی از روابط و تماسهای هنری و مذهبی در یک دوره بسیار مهم و سرنوشتساز از تاریخ فرهنگی اروپا ارائه میدهند. موزاییکهای راونا از بهترین و کاملترین نمونههای باقیمانده از این هنر در اروپا هستند و به دلیل ترکیب هنرمندانه نقوش و تکنیکهای غربی و شرقی، اهمیت ویژهای دارند.
- معیار (iii): این بناها مهارت هنری شگرفی را به نمایش میگذارند که در آن سنت غنی یونانی-رومی، شمایلنگاری نوپای مسیحی، و سبکها و عناصر هنری شرقی و غربی، که همگی از مشخصههای فرهنگ پیچیده و چندلایه اواخر امپراتوری روم هستند، به طرز ماهرانهای با یکدیگر ترکیب شدهاند.
- معیار (iv): این مجموعه در کل، نمونهای برجسته و معرف از هنر و معماری مذهبی و همچنین هنر و معماری تدفینی در قرن ششم میلادی است. سازمان یونسکو به طور خاص تأکید میکند که هم نمای بیرونی و هم فضای داخلی بازیلیکای سنت آپولینار نووو به طور واضح و گرافیکی، تلاقی و همجوشی میان سبکهای هنری غربی و شرقی را که از ویژگیهای بارز هنر اواخر قرن پنجم تا اوایل قرن ششم میلادی است، به نمایش میگذارد. ثبت یک اثر در فهرست میراث جهانی یونسکو، بالاترین سطح تأیید و شناسایی اهمیت فرهنگی و تاریخی آن بنا در سطح بینالمللی است. این امر نه تنها بر ارزش هنری استثنایی و منحصربهفرد موزاییکها و معماری بازیلیکای سنت آپولینار نووو تأکید دارد، بلکه نقش حیاتی آن را به عنوان شاهدی بر یک دوره گذار بسیار مهم از تاریخ اروپا و همچنین تعاملات فرهنگی پیچیده و چندسویه آن زمان برجسته میسازد. این تأیید بینالمللی، مسئولیت همگانی برای حفاظت، نگهداری و معرفی شایسته این میراث گرانبها را برای نسلهای حال و آینده دوچندان میکند.
بازیلیکای سنت آپولینار نووو امروز: بازدید و موقعیت
امروزه، بازیلیکای سنت آپولینار نووو یکی از جاذبههای اصلی و مقاصد کلیدی برای بازدیدکنندگان و گردشگرانی است که به شهر راونا سفر میکنند و علاقهمندند تا در تاریخ غنی و هزارساله این شهر باستانی غرق شوند. آدرس دقیق این بنای تاریخی عبارت است از: Via Di Roma, 53, 48121 Ravenna RA, Italia. ساعات بازدید از بازیلیکا معمولاً از صبح تا بعد از ظهر است، اما این ساعات ممکن است بسته به فصل و ایام خاص سال تغییر کند. لازم به ذکر است که بازدید از کلیسا در روز کریسمس (25 دسامبر) و روز اول سال نو میلادی (اول ژانویه) امکانپذیر نیست. بلیط ورودی برای بازدید از سنت آپولینار نووو معمولاً به صورت ترکیبی با بلیط بازدید از سایر بناهای تاریخی و موزههای مهم راونا عرضه میشود. از نظر کارکرد مذهبی، به نظر میرسد که بازیلیکا در حال حاضر عمدتاً به عنوان یک بنای تاریخی، موزه و مکان فرهنگی عمل میکند و نه یک کلیسای محلی فعال با مراسم عشای ربانی (mass) روزانه یا هفتگی منظم. وبسایت رسمی اسقفنشینی راونا-چرویا برنامههای مراسم مذهبی را برای کلیساهای مختلف شهر بر اساس مناطق شهری (Vicariato Urbano) ارائه میدهد، اما نام بازیلیکای سنت آپولینار نووو به طور مشخص در لیست کلیساهایی که مراسم منظم هفتگی دارند، دیده نمیشود. با این حال، این احتمال وجود دارد که مراسم خاص، رویدادهای مذهبی ویژه یا کنسرتهای موسیقی مذهبی به مناسبتهای خاص در این مکان برگزار شود. در نزدیکی بازیلیکای سنت آپولینار نووو، جاذبههای تاریخی و فرهنگی مهم دیگری نیز قرار دارند که بازدید از آنها میتواند تجربه سفر به راونا را کاملتر کند. از جمله این مکانها میتوان به آرامگاه تئودوریک، بازیلیکای سان ویتاله و تعمیدگاه آریانها اشاره کرد. در حالی که بازیلیکای سنت آپولینار نووو ریشههای عمیق و انکارناپذیری در تاریخ مذهبی مسیحیت دارد، کارکرد اصلی آن در دوران معاصر بیشتر به سمت یک میراث فرهنگی جهانی و یک جاذبه توریستی برجسته متمایل شده است. این تغییر کارکرد، که برای بسیاری از بناهای تاریخی با اهمیت مشابه در سراسر جهان رخ داده است، چالشها و فرصتهای جدیدی را برای حفاظت، نگهداری، تفسیر و معرفی این گنجینه ارزشمند به نسلهای آینده ایجاد میکند.
نتیجهگیری
بازیلیکای سنت آپولینار نووو در راونا، ایتالیا، بدون شک یکی از درخشانترین نگینهای هنر صدر مسیحیت و بیزانس است. اهمیت تاریخی، معماری و هنری این بنای باشکوه، آن را به یک نقطه عطف در مطالعه دوران گذار از جهان باستان به قرون وسطی تبدیل کرده است. این کلیسا نه تنها شاهدی بر فراز و نشیبهای سیاسی و مذهبی یک دوره پرتلاطم است، بلکه به عنوان آینهای، تلاقی و همجوشی فرهنگهای گوناگون - رومی، گوتیک، بیزانسی و حتی تأثیرات دوردست شرقی و ایرانی - را در خود بازتاب میدهد. موزاییکهای خیرهکننده و بینظیر آن، که دیوارهای شبستان مرکزی را چون کتابی مصور آراستهاند، یکی از کاملترین، زیباترین و آموزندهترین مجموعههای هنر موزاییکسازی صدر مسیحیت را تشکیل میدهند. هر قطعه کوچک از این موزاییکها، داستانی از ایمان، هنر، قدرت و تاریخ را روایت میکند. بازیلیکای سنت آپولینار نووو فراتر از یک کلیسای باستانی، یک کتاب تاریخ هنری و معنوی است که داستانهای پیچیده و چندلایه راونا، ایتالیا و جهان مدیترانه را در یکی از حساسترین دورانهای تاریخی خود برای ما بازگو میکند. هر سنگ بنا و هر نگاره موزاییکی آن، حامل بخشی از این روایت غنی و فراموشنشدنی است و ما را به تأمل در لایههای عمیق معنایی و تاریخی این بنای شگفتانگیز و میراث مشترک بشری دعوت میکند.