10 فیلم مجذوب کننده درباره بچه ها نابغه که باید دیدن کنید - مجله سایه

گاهی اوقات بچه های هستند که تقریباً بدون هیچ زحمت و فشاری به یک سری اهداف دست پیدا می نمایند. بچه های خردمند و باهوشی که فکر باز و هوشیار آن ها متوجه چیزهایی می گردد که حتی بزرگسالان نیز برای درک آن ها باید کوشش زیادی بنمایند. آن ها می دانند اینکه جلوتر از سن خود قرار گرفته اند و به خاطر هوش شان زود بالغ شده اند، چگونه آن ها را از جمع همسالان خود طرد می نماید و کودکی شان قربانی قابلیت های استثنایی خود می گردد. 10 فیلم که در ادامه این فهرست آمده اند موقعیت منحصربه فرد بچه ها به شدت باهوش و نابغه را به برترین شکل ممکن به تصویر کشیده اند.

1. یک فکر جوان درخشان (A Brilliant Young Mind)

• سال فراوری: 2014
• کارگردان: مورگان متیوز
• بازیگران: ایسا باترفیلد، ریف اسپال، سالی هاوکینز، ادی مارسن، جیک دیویس
• امتیاز فیلم در راتن تومیتوز: 87 از 100

آسا باترفیلد، که امروزه با بازی در فیلم ها و سریال های چند سال اخیر به بازیگر شناخته شده تری تبدیل شده، در فیلم یک فکر جوان درخشان نقش ناتان الیس را بازی می نماید، اعجوبه ریاضی که تنها 9 سال سن دارد. مدت کوتاهی پس از مرگ پدر ناتان، تنها فردی که می توانست با او ارتباط برقرار کند و او را واقعاً درک کند، کاشف به عمل می آید که این پسربچه اوتیسم دارد. بنابراین مادرش او را در یک مدرسه تازه ثبت نام می نماید. در این مدرسه تازه است که ناتان با معلمی که درست مانند خودش اعجوبه ریاضی است، یعنی مارتین هامفریس، آشنا می گردد و رابطه استاد و شاگردی نزدیکی بین آن ها شکل می گیرد.

آقای هامفریس ناتان را آموزش می دهد تا فکر ماهر و مستعد خود را در المپیاد بین المللی ریاضی، رقابتی بین ریاضیدانان جوان، به نمایش بگذارد. آن زمان است که ناتان تازه تحت فشار قرار می گیرد و متوجه می گردد که در رقابت با کسانی مانند خودش، دیگر صرف باهوش بودن کافی نیست و باید کوشش و پشتکار نیز داشته باشد. ناتان که در چنین رقابت هایی بی تجربه است، به خاطر شوک فرهنگی و اضطراب اجتماعی، تقریباً در مرحله مقدماتی این المپیاد شکست می خورد تا اینکه ژانگ می، دانش آموز دختر چینی، به او یاری می نماید تا خود را با شرایط تازه وفق بدهد.

روز موعود فرا می رسید و ناتان با اولین سؤال آزمون روبه رو می گردد. این سؤال ناتان را تحریک می نماید و با یادآوری خاطراتی که از پدرش دارد، باعث می گردد حمله عصبی به او دست بدهد. پیش از این، عموی ژانگ می او را از این رقابت بیرون کشیده، آن هم فقط به خاطر دوستی نزدیکی که با ناتان داشت. تا قبل از سفر ناتان به تایوان، او به وسیله حل کردن مسائل ریاضی با غم ناشی از فقدان حضور یکی از عزیزترین اشخاص زندگی خود، یعنی پدرش، کنار می آمد. این مکانیسم دفاعی از هوش او تغذیه می کرد، چیزی که ناتان قادر به کنترل آن بود. با این وجود ناتان در طول فیلم یاد می گیرد چگونه احساسات خود را بروز بدهد. در طول فیلم شاهد رشد ناتان هستیم و بالأخره می بینیم که او عمیقاً احساسات خود را شناخته و در هنگام لزوم، می تواند آن ها را به درستی بیان کند.

2. با استعداد (Gifted)

• سال فراوری: 2017
• کارگردان: مارک وب
• بازیگران: کریس ایوانز، مکینا گریس، لینزی دانکن، جنی سلیت، اکتاویا اسپنسر
• امتیاز فیلم در راتن تومیتوز: 73 از 100

یک فیلم محبوب درباره بچه ها باهوش، در با استعداد مکینا گریس نقش مری آدلر را بازی می نماید، دختری 7 ساله که نابغه ریاضی است. مری که دختربچه ای به شدت باهوش است، در 7 سالگی خود را میان نزاع بین عمویش فرانک و مادربزرگش اِوِلین برای گرفتن حضانت او می بیند. فرانک به عنوان تنها قیم مری، معتقد است مری شایستگی این را دارد که مانند همه بچه های هم سن و سال خود از دوران کودکی اش لذت ببرد و نباید این تجربه مهم را از او دریغ کرد. اما مادربزرگ مری، اِوِلین، معتقد است که مهارت ها و هوش ریاضی مری نباید هدر برود و او می تواند آینده روشن و امیدوارنماینده ای برای خود رقم بزند.

مری نیز مانند بیشتر بچه های هم سن و سال خود، سرپرستان یا والدینی دارد که باید برای خوب و بد زندگی او تصمیم بگیرند و او را به سمت برترین ها راهنمایی نمایند. با این وجود سرپرست های مری در رسیدگی همزمان به هوش سرشار او و معصومیتش دچار مشکل می شوند. اما خود مری این توانایی را دارد که این دو بخش از شخصیت خود را، از یکدیگر جدا کند و در صورت لزوم هر دو آن ها را بپذیرد. او در ابتدا با همکلاسی های خود یا حتی تکالیف مدرسه ارتباط نمی گرفت. زندگی او که بیش از مقدار روی تحصیل در خانه متمرکز شده بود، او را به یک بچه منزوی تبدیل کرد. اما درنهایت مری یاد می گیرد در حالی که دارد درس های دانشگاهی را تحصیل می نماید، با بچه های هم سن و سال خود که به وسیله سنتی و رایج به تحصیل می پردازند هم ارتباط برقرار کند.

3. کوچک مردی به نام تیت (Little Man Tate)

• سال فراوری: 1991
• کارگردان: جودی فاستر
• بازیگران: جودی فاستر، دایان ویست، هری کانیک جونیور، دبی مازار
• امتیاز فیلم در راتن تومیتوز: 71 از 100

فیلم کوچک مردی به نام تیت داستان زندگی کودک اعجوبه ای را دنبال می نماید که آدام هان-برد به ایفای نقش او پرداخته. او در آپارتمانی به همراه مادر مجردش دد (با بازی جودی فاستر) زندگی می نماید. فِرِد تیت که 7 سال سن دارد، در مدرسه و فعالیت های دیگر، مانند کتاب خواندن، ریاضیات و نواختن پیانو، سرآمد است. اما یاد گرفتن تمام این ها در سطح پیشرفته باعث شده او هیچ دوستی نداشته باشد و مهارت دوست پیدا کردن را پیدا نکند.

فرد برای اولین بار در یک برنامه حل مسأله به نام اودیسه فکر هوش خود را به نمایش می گذارد و در آنجا با بچه های باهوش دیگری مانند خودش دیدار می نماید. او بعداً در کالج ثبت نام می نماید، اما باز هم انزوا را با تمام وجود احساس نموده و حتی میان جوانان دانشجو هم تنها می گردد. هنگامی که در یک مطالعه موردی با فرد مانند عدد و رقم رفتار می گردد و نه یک پسر در حال رشد، او به بحران هویت دچار شده و با انواع و اقسام سؤال ها و نگرانی ها روبرو می گردد.

ناگهان فرد به خودش می آید و می بیند بین دو جهانی کاملاً متفاوت گیر نموده است. او به خاطر هوش و دوران کودکی ای که به تنهایی گذرانده، خیلی سریع بزرگ و بالغ می گردد. اما بچه ای مانند فرد که همیشه تنها بوده و هیچ وقت به هیچ جمعی احساس تعلق نداشته و با دوستان خود وقت نگذرانده، چطور می تواند خودش را بشناسد؟ فرد به جای اینکه واقعاً خودش را بشناسد، شخصیت خود را حول باهوش بودن تعریف می نماید و به این احساس کاذب از خودشناسی تکیه می نماید. از آنجایی که فرد در هر موقعیتی بیش از مقدار به همه چیز فکر می نماید، سخت می تواند با دیگران ارتباط برقرار کند. در فیلم کوچک مردی به نام تیت شاهد این هستیم که فرد با دست کشیدن از فکر کردن بیش از مقدار یا تجزیه و تحلیل نابه جا، رفته رفته از زندگی اش لذت می برد و یاد می گیرد با دیگران معاشرت خوب و تعاملات واقعی داشته باشد.

4. ماتیلدا (Matilda)

• سال فراوری: 1996
• کارگردان: دنی دویتو
• بازیگران: رئا پرلمان، امبت دیویتس، پم فریس، مارا ویلسون، دنی دویتو، پل روبنس، جان لاویتس، تریسی والتر
• امتیاز فیلم در راتن تومیتوز: 92 از 100

فیلم ماتیلدا شاید یکی از برترین آثار سینمایی درباره بچه ها باشد و قصه یک کودک نابغه بدسرپرست را روایت می نماید که خانواده اش به او و پتانسیلی که دارد، کوچک ترین توجه ای ندارند. ماتیلدا ووم وود با بازی مارا ویلسون، یک دختربچه 6 ساله است و در همین سن کم، از خانواده نادان خود بیشتر درباره فعل و انفعالات جهان می داند. از آنجایی که والدین ماتیلدا از همان اول از ثبت نام او در مدرسه امتناع کردند، او خود به تنهایی با مراجعه به کتابخانه عمومی آغاز به تحصیل و یاد گرفتن درس های مختلف کرد.

برخلاف فیلم های قبلی که در این فهرست معرفی شدند، فیلم ماتیلدا به واسطه کمدی بودن، قابلیت های شخصیت خود را به هوش اش محدود ننموده. از نقطه ای به بعد، ماتیلدا قدرت های عجیبی را در خود کشف نموده و پرورش می دهد: قدرت حرکت اجسام از راه دور یا همان تله کینزی. وقتی پدرش ماتیلدا را مجبور می نماید تلویزیون دیدن کند، او با فکر خشمگین خود تلویزیون را منفجر می نماید. شرایط تغییر می نماید و ماتیلدا بالأخره راهی مدرسه می گردد. آنجا این دختربچه دوست داشتنی با معلمش، خانم جنیفر هانی، رابطه خوبی برقرار می نماید و با هم دوست می شوند. جنیفر معتقد است ماتیلدا باید در پایه های بالاتری تحصیل کند و از او حمایت می نماید، اما مدیر بدجنس مدرسه، خانم ترانچبول، سرسختانه با این امر مخالفت می نماید.

با توجه به خانواده بد او، ماتیلدا تا قبل از آشنا شدن با جنیفر هانی هیچ الگویی در زندگی خود نداشت. در حالی که نهاد خانواده می بایست پشتیبان و حامی فرزندشان باشند، خانواده ماتیلدا هر کاری از دست شان برمی آمد انجام می دادند تا مانع رشد و پیشرفت او شوند. بنابراین خیلی زود استقلال ماتیلدا به یک مسأله ضروری و وسیله ای برای بقا تبدیل شد. جهانی ماتیلدا در ابتدا به وسیله کتاب هایی که در کتابخانه عمومی می خواند گسترده شد و سپس با حضور در مدرسه، یک معلم خوب پیدا کرد و با همکلاسی هایش دوست شد.

5. قلمرو طلوع ماه (Moonrise Kingdom)

• سال فراوری: 2012
• کارگردان: وس اندرسن
• بازیگران: بروس ویلیس، ادوارد نورتون، بیل مری، فرانسیس مک دورمند، تیلدا سوئینتن، جیسون شوارتزمن، باب بالابان
• امتیاز فیلم در راتن تومیتوز: 93 از 100

قلمرو طلوع ماه یک فیلم معمولی درباره بچه ها تیزهوش نیست زیرا وس اندرسن را در پشت دوربین دارد، و به داستان عشق بچه هاه ای میان سم شاکوسکی و سوزی بیشاپِ جوان می پردازد. آن ها که هر دو به خاطر عجیب و غریب بودن طرد شده اند، به وسیله نامه نگاری شرایط مشترک خود را برای یکدیگر تعریف می نمایند. سم در کمپ تابستانی به سر می برد و سوزی قرار است کل تابستان را خانه بماند. اما این دو دوست نامه نویس، برنامه ای برای دیدار با یکدیگر و البته فرار کردن می چینند و البته عملی اش می نمایند. یک گروه جست و جو و نجات شکل می گیرد و اعضای گروه در پی سم و سوزی همه جا را می گردند. در همین حین، سم و سوزی با کمپ زدن، ماهی گرفتن و کوشش برای تبدیل کردن طبیعت وحشی به خانه تازهشان، خوش می گذرانند.

سم و سوزی نسبت به سن خود بالغ و باهوش هستند. سم به ویژه در این مورد چشمگیر عمل می نماید و به طور کامل درگیر آموزش خود به عنوان یک پیشاهنگ خاکی (Khaki) است. او می تواند نقشه ها را به راحتی بخواند و می داند دقیقاً چطور باید در طبیعت وحشی خود را زنده نگه دارد. او ثابت می نماید که یک پیشاهنگ قادر و ماهر است که از پس چالش ها و موانع موجود برمی آید. سوزی شخصیت هنرمندانه تری دارد و کتاب ها و موسیقی های عزیزش را همراه با خود به طبیعت می آورد. با وجود اینکه حوزه تخصص سوزی چندان عمل گرایانه نیست، اما این سوزی است که به این ماجراجویی بی پروایانه معنا می بخشد و باعث می گردد سم نیز به اشتیاق او دچار گردد و همان چیزی را احساس کند، که او احساس می نماید.

6. باروت (Powder)

• سال فراوری: 1995
• کارگردان: ویکتور سالوا
• بازیگران: مری استینبرگن، لنس هنریکسون، جف گولدبلوم، برندون اسمیث، بردفورد تیتوم
• امتیاز فیلم در راتن تومیتوز: 50 از 100

در نگاه اول این گونه به نظر می رسد که فیلم باروت درباره بچه ها نیست، زیرا نقش اصلی آن را یک بزرگسال برعهده دارد اما این ساخته ویکتور سالوا در حقیقت برداشت درستی از بچه ها باهوش ارائه می دهد. قصه پیرامون مرد جوان مبتلا به اختلال آلبینو به نام جرمی اتفاق می افتد. معلم فیزیک جرمی متوجه می گردد او بالاترین ضریب هوشی را در میان تمام افراد زنده دارد. علاوه بر هوش سرشار، جرمی بعلاوه دارای قدرت های فرابشری الکتریکی و تله پاتیک است. هر بار احساسات جرمی برانگیخته می گردد، او موج های غیر قابل کنترلی از انرژی را از خود ساطع می نماید. یک بار در حین شکار، جرمی کاری می نماید یک شکارچی دردی که با شلیک گلوله به قلب یک آهو تحمیل نموده را احساس کند. در آخر وقتی رعد و برق به جرمی اصابت می نماید، قدرت هایش باعث می شوند پیش از ناپدید شدن، کل زندگی او در فکر همه کسانی که اطرافش هستند منعکس گردد.

زندگی جرمی از همان ابتدا سخت و در انزوا بوده. او پس از اصابت رعد و برق به مادر باردارش، نارس به جهان آمده، در زیرزمین خانه پدربزرگ و مادربزرگ خود زندگی کرد و بزرگ شد و بعدها در مزرعه آن ها کار کرد، تا اینکه هر دو آن ها فوت شدند. جرمی به مدرسه نرفت، اما به طور خودآموز تحصیل کرد و غرق در انزوا تا می توانست مطالعه کرد. با وجود اینکه سرگذشت جرمی رید واقع گرایانه نیست، اما درونیات جرمی مشابه درونیات تمام بچه های باهوش و بالغی است که با انزوا دست و پنجه نرم می نمایند. اما داستان سرگذشت او، هر چقدر هم که دردناک و ناراحت نماینده باشد، در عین حال ارزش زندگی و پویایی آن را نشان می دهد.

7. نابغه واقعی (Real Genius)

• سال فراوری: 1985
• کارگردان: مارتا کولیج
• بازیگران: وال کیلمر، گابریل جارت، مایکل میرینک، ویلیام آترتون
• امتیاز فیلم در راتن تومیتوز: 77 از 100

فیلم سینمایی نابغه واقعی داستان یک دانش آموز نابغه دبیرستانی به نام میچ تیلور (با بازی گیب جارت) را دنبال می نماید. میچ تیلور برای شرکت در یک پروژه دانشگاهی جذب می گردد تا با کریس نایت (با بازی وال کیلمر) ساده دل اما باهوش همکاری کند. آن دو در دانشگاه فنی پاسیفیک روی یک پروژه علمی مربوط به فیزیک لیزرها کار می نمایند. پروفسور جری هاتاوی میچ را انتخاب می نماید تا بدون آنکه کریس متوجه گردد، به او یاری کند از پروژه لیزر برای ساختن یک سلاح برای سازمان سیا استفاده کند. میچ تا قبل از آنکه کریس را ببیند، او را مانند قهرمان زندگی اش ستایش می کرد، اما پس از اینکه با کریس آشنا شد، متوجه شد او بیشتر از آنکه به علم فیزیک علاقه داشته باشد، عاشق مهمانی رفتن و خوش گذرانی است.

از آنجایی که میچ در مقام یک دانش آموز دبیرستانی، فرصت منحصر به فرد و بسیار ویژه ای دریافت نموده و آینده خود را وابسته به انجام شدن این پروژه می داند، فشار زیادی را در رابطه با عملکرد خود احساس می نماید. او در ابتدا با کریس که تقریباً هیچ چیز را جدی نمی گیرد به مشکل می خورد و نمی داند چطور و با چه رویکردی می بایست با او رفتار کند. برترین و باهوش ترین دانش آموز مدرسه بودن زندگی میچ را استرس زا نموده، شرایطی که بسیاری از دانش آموزان در سراسر جهان آن را (حداقل به صورت مقطعی) تجربه نموده اند و می توانند به راحتی با شخصیت میچ همذات پنداری نمایند. اما در طول فیلم نابغه واقعی رفته رفته کریس روی میچ تأثیر می گذارد. میچ یاد می گیرد که زندگی شامل چیزهای بسیار بیشتری می گردد و مطالعه علم و درس تنها یکی از آن ها به شمار می آید. او می آموزد که رویکرد بی خیال کریس گاهی اوقات می تواند به دستاوردهای مهمی منجر گردد. فیلم نابغه واقعی در مقایسه با دیگر آثاری که درباره بچه ها استثنایی هستند همیشه کمتر مورد توجه قرار گرفته است اما بی تردید ارزش دیدن دارد.

8. خانواده اشرافی تننبام (The Royal Tenenbaums)

• سال فراوری: 2001
• کارگردان:
• بازیگران: دنی گلاور، جین هکمن، آنلیکا هیوستون، بیل مری، گوئینت پالترو، بن استیلر، لوک ویلسون، فرانک وود
• امتیاز فیلم در راتن تومیتوز: 81 از 100

فیلم خانواده اشرافی تننبام درباره یک خانواده ناکارآمد است که بچه ها با استعدادی دارد؛ بچه های که از پیامدهای دوران کودکی تحت فشار زیاد رنج می برند و با پدری کنترل گر و پیچیده سر و کار دارند. بچه ها این خانواده، چاس، مارگو و ریچی در جوانی و نوجوانی به پیروزیت های بزرگی دست پیدا کردند. چاس مقالات مالی نوشته و آن ها را در مجله فوربس منتشر کرد، او بعلاوه پیروز شد نژادی از موش های دالماسی به وجود بیاورد. مارگو به یک نمایشنامه نویس ماهر و ریچی به یک تنیس باز حرفه ای تبدیل شد. اما با وجود این دستاوردهای بزرگ و ارزشمند، هر سه آن ها در بزرگسالی شکست می خورند. به همین علت است که باید با مسائل شخصی خود که ریشه در کودکی شان دارد روبه رو شوند و تکلیف شان را با پدر کنترل گرشان معین نمایند.

بچه ها خانواده تننبام تا پیش از انتها یافتن دبیرستان به دستاوردهای خود می بالیدند. اما وقتی به بزرگسالی می رسند و دیگر تحت کنترل پدرشان نیستند، متوجه می شوند که درست مانند بیشتر بچه ها نابغه، آن ها هم از چیزهایی مانند انزوا، احساس ناامنی و اختلالات روانی رنج می برند. در دوران کودکی دستاوردهای آن ها باعث می شد میان هم سن و سالان خود مشهور باشند، و همین معروفیت باعث شد آینده آن ها تحت الشعاع قرار بگیرد. اگرچه 3 فرزند تننبام در مقام انسان های بالغ، همچنان آن قدری باهوش هستند که بتوانند با گذشته و حال خود طوری کنار بیایند تا بتوانند به زندگی ادامه بدهند و به آینده خود رسیدگی نمایند.

9. در جستجوی بابی فیشر (Searching for Bobby Fischer)

• سال فراوری: 1993
• کارگردان: استیون زایلیان
• بازیگران: جو مانتگنا، لارنس فیشبرن، جوآن آلن، مکس پومرانک، بن کینگزلی
• امتیاز فیلم در راتن تومیتوز: 100 از 100

فیلم سینمایی در جستجوی بابی فیشر بر اساس دوران کودکی جاش وایتزکین، نابغه شطرنج ساخته شده است. او در 7 سالگی پس از آنکه شطرنج بازان را در پارک میدان واشنگتن در شهر نیویورک دیدن کرد، به شطرنج علاقه مند شد و تصمیم گرفت شطرنج باز گردد. او به دست بروس پاندولفینی که یک مربی شطرنج در سطح ملی است آموزش می بیند. با این وجود پدر جاش به جای او استراتژی های شطرنج بازی او را انتخاب می نماید و باعث می گردد عملکرد جاش در مسابقات شطرنج به خطر بیفتد، درست مانند رابطه ای که با مربی خود، پاندولفینی دارد.

جاش که در معرض شخصیت های مربی ها و فکریت های مختلف قرار می گیرد، تقریباً از همه آن ها چه کم و چه زیاد، تأثیر می گیرد. چیزی که جاش به عنوان یک تفریح مجذوب کننده آغاز نموده بود، خیلی زود به رقابت های حساب شده و چالش برانگیز تبدیل شد که رفته رفته بخش اعظم زندگی او را در اختیار می گرفت. اما کنترل گری خودخواهانه بزرگ ترها در زندگی او، کسانی مانند پدرش، باعث می گردد شخصیت جاش به بچه ای که شطرنج بازی می نماید محدود گردد. به هر حال نبوغ جاش به شطرنج ختم نمی گردد. او خیلی زود یاد می گیرد چطور زندگی خود را از شعاع کنترل دیگران خارج کند. جاش تصمیم می گیرد حرکت های بعدی خود را فقط و فقط با استفاده از نظر و دیدگاه خودش انتخاب کند، چرا که تنها چیزی که واقعاً اهمیت دارد، همان نظر خودش است.

10. تمپل گراندین (Temple Grandin)

• سال فراوری: 2010
• کارگردان: میک جکسون
• بازیگران: کلیر دینز، کاترین اوهارا، جولیا اورموند، دیوید استراترن، شرمی لی
• امتیاز فیلم در راتن تومیتوز: 100 از 100

فیلم تمپل گراندین به داستان زندگی یک رفتارشناس جوان حیوانات به نام تمپل گراندین می پردازد. او که اوتیسم دارد، تحت مراقبت مادر و درمان گرانش بزرگ می گردد. تمپل در سال های نوجوانی اش قادر به حرف زدن نبود (یکی از مسائل سختی که افراد مبتلا به اوتیسم ممکن است دچارش شوند)، اما به حیوانات علاقه زیادی نشان می داد. تمپل که در مزرعه دایی و زندایی اش کار می کرد، به تدریج ایده ساخت یک ماشین فشاری تازه برای گاوها را در فکر خود پروراند. این مکانیزم برای آرام نگه داشتن حیوانات در حرکت به طور گله ای طراحی شده بود.

تمپل با حیوانات بیشتر و راحت تر از انسان ها ارتباط برقرار می کرد. شهود و مراقبت او از حیوانات او را به سمت تغییر دادن صنعت دامداری و بهتر کردن آن سوق می داد. عشق تمپل به روان شناسی و علوم حیوانات باعث می شد که او مدافع موجودات کوچک و بزرگ و بعلاوه افرادی باشد که احساسات انسانی را تجربه نمی نمایند.

منبع: MovieWeb